نتایح جستجو

  1. toraj_reza63

    شرح با شما

    از دست این دو تا اتیش پاره خدا من چ کنم
  2. toraj_reza63

    یکی از بهترین خطاهای دیدی که من تا حالا دیدم

    شما دو تا اتیش پاره ک انقدر حافظه خوبی دارید همیشه اینجایید ی تاپیک تاییده بزنید اول اونجا بگذاریم سرکار خانم ها تایید ک کردن بعد بیاریمش تو جمع
  3. toraj_reza63

    شکنجه(ترول)

    ت هست:biggrin:
  4. toraj_reza63

    مجسمه بی نظیر آزادی

    ت هست:biggrin:
  5. toraj_reza63

    دختری که به هرکس تبدیل میشه!

    ت هست:biggrin:
  6. toraj_reza63

    یکی از بهترین خطاهای دیدی که من تا حالا دیدم

    ملودییییییییییییییییییی قفل رو بیارررررررررررررر ای لال بشه این صدام حسین
  7. toraj_reza63

    یکی از بهترین خطاهای دیدی که من تا حالا دیدم

    به نظرتون رنگ مربع بالا و پایین باهم تفاوت دارن؟ حالا دوباره عکسو نگاه کنید و انگشتتونو بذارید روی خط جدا کننده!:biggrin:
  8. toraj_reza63

    فکر می کنی از خدا چی می خواهد

  9. toraj_reza63

    معجزه ارایش

  10. toraj_reza63

    شرح با شما

  11. toraj_reza63

    تولید ملی یعنی این ...

  12. toraj_reza63

    کیک طلاق

  13. toraj_reza63

    دانشگاه که قبول شد، همه گفتند: با سهمیه قبول شده!!!

    اولین بار وقتی میایی قفل رو تو دستات ندیدیم و بهم اخطار ندادی...حالت خوبه؟؟؟فکر کنم ی مشکلی پیش امده برات
  14. toraj_reza63

    دانشگاه که قبول شد، همه گفتند: با سهمیه قبول شده!!!

    خدایش بیامرزد اما مصداق حرف من همینه این جا نا عدالتی خودشو نشون میده اصل موضوع اینکه نبود یک سر پناه و پشتوانه زندگی رو سخت می کنه و حق این ادم ها است. حالا این شانس برای شهیدان گذاشته شده باید برای دیگران هم باشه ایشون حق شکایت داره اما منی ک پدر دارم حق شکایت ندارم و تنها برای عدم موفقیتم این...
  15. toraj_reza63

    دانشگاه که قبول شد، همه گفتند: با سهمیه قبول شده!!!

    منظور این بود بجای فضولی تو کار دیگران کار خودمونو بکنیم و برای نرسیدن ب موفقیت هایی ک براش برنامه داشتیم ی راه جدید پیدا کنیم بجای اینکه بگیم چرا اون شد اما ما نشدیم.
  16. toraj_reza63

    جانممممم

  17. toraj_reza63

    دانشگاه که قبول شد، همه گفتند: با سهمیه قبول شده!!!

    ر نزدیکی معبد زندگی می کرد . در خانه روبرویش , یک روسپی اقامت داشت ! راهب که می دید مردان زیادی به آن خانه رفت و آمد دارند ,تصمیم گرفت با او صحبت کند . زن را سرزنش کرد : تو بسیار گناهکاری . روز وشب به خدا بی احترامی می کنی . چرا دست از این کار نمی کشی ؟ چرا کمی به زندگی بعد از مرگت...
  18. toraj_reza63

    طرح جدید کمربند ایمنی

    ملودییییییییییییییییییییییی قفل
بالا