بدانید ”حوای” کسی نمیشوم که روزی به ”هوای”دیگری برود
تنهاییم را با کسی قسمت نمیکنم که روزی تنهایم بگذارد
ازروح خداست که درمن دمیده شده است به نام احساس...
آن را ارزان نمیفروشم
به من عشق تعارف نکنید
قبلا صرف شده است !
به دستانم فندکی ٬ کبریتی ٬ سنگ آتش زنه ای برسانید تا برای هضم
عشقم ، سیــــگاری ٬ دلی ، جانی ، خاطره ای را آتش بزنم...
نوشتــه هایــم را می خوانــی و می گویــی چــه زیبــــــاست. . .
راستــی !
درد آدم هــا زیبایــی دارد ؟ .... .!
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...44#post5682444
دخترک برگشت
چه بزرگ شده بود
پرسیدم : پس کبریتهایت کو ؟
پوزخندی زد .
گونه اش آتش بود ، سرخ ، زرد ...
.........
گفتم : می خواهم امشب
با کبریتهای تو ، این سرزمین را به آتش بکشم !
دخترک نگاهی انداخت ، تنم لرزید ...
گفت : کبریت هایم را نخریدند
سالهاست تن می فروشم ...
[IMG]
نه باو من تا تو رو ازینجا بیرون نندازم خودم نمیرم
لطفن دلت بیاد...مال خودت(من و تو پتو متو گفتیم زکیییییییییی:w15:)
اهوم...حالا خوب شد:w11:
یوووووهووووووووووووووووو....:w14::w33::w14:
نوشتــه هایــم را می خوانــی و می گویــی چــه زیبــــــاست. . .
راستــی !
درد آدم هــا زیبایــی دارد ؟ .... .!
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...44#post5682444
نوشتــه هایــم را می خوانــی و می گویــی چــه زیبــــــاست. . .
راستــی !
درد آدم هــا زیبایــی دارد ؟ .... .!
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...44#post5682444