نتایح جستجو

هر روزمون خاطره و تفریح بود امتحاناتم نمیزاشتیم کسی درس بخونه

چند بار کتری سوزوندیم

نمکدون بشقاب قاشق و چنقالمونو از سلف کش می رفتیم

راستی یه بار یه گربه رفته بود زیر تخت من همه داشتن دنبالش میکردن طبقه 4 خودشو انداخت پایین یه صدایی اومد فکر کردیم ترکید بعد پاشد لق لنقون رفت

اومدن در پشت بومو قفل کردن و ما رو تهدید

از همه جای ایران داشتیم به جز عرب تمام قومیتها بودیم هرکی یه چیز جالب داشت

یه با پشت بوم قلیون میکشیدیم دیددیم دورتر عروسیه نزدیک به 10 نفر داشتیم عروسی تماشا میکردیم

به نظرشون من ادم مثبتی بودم

یه بارم یکی از دخترا تو کلاس روسریشو باز کرد رقصید

بچه ها به اسم من از دخترا شماره میگرفتن یه بار کم مونده بود برم کمیته انظباتی

به خدا بهترین دوران زندگیم بود الان به خدا فکرشو میکنم حالم گرفته میشه

ما میدیدی 10 نفری جمع شدیم یکی گیتار میزد یکی میخوند یکی می رقصید دیگه چه کارا که نمیکردیم

ما ی2ترمم خودمون خونه گرفتیم دیگه هر کاری ابه ذهنت بیاد کردم دیگه روم نمیشه بگم

یکی از بچه ها از همسایه ها دوس دختر پیدا کرده بود برامون غذا می اورد

گول کوچیک تو واحدمون بازی میکریم

یه بارموش گرفتیم از خوابگاهمون

خواهر کلن روحیه ای انرژی مثبت که میگن تویی

پاسور شرطی بازی میکردیم یه بار مجبورم کردن8 لیوان آب بخورم اب گرم بالا آوردم

نه تو رو دیدم بهتر شدم

خوب بودم اینجا چیکار میکردم