ریخت بالای وی از سر تا قدم
چل صباح ابر بلا، باران غم
چون چهل بگذشت روزی تا به شب
بر سرش بارید باران طرب
لاجرم از غم کس آزادی نیافت
جز پس از چل غم، یکی شادی نیافت
سلام وحید جان.
حالت خوبه ؟
چه خبرا ؟
قبل از هر چیز ورودتو به باشگاه تبریک می گم و مشتاقانه تاپیکها و پستهای علمی تو دنبال می کنم .
این عکس رو هم به یمن ورودت تقدیم میکنم .
موفق باشی.:gol:
[IMG]