نتایح جستجو

[IMG] بیا جلو شبی این برا تانک ات :|....نیلو برا اسلحه ات همون عکس ام بسه

سلام بر دایی ها ...خوبید؟:|

خیلی ساده است ..... تحجر....در هر چیزی که فکر کنی ....در دین ..در سیاست...در حرف زدنمون ...و الا آخر .... این چیزیه که در جامعمون میبینم ...... از تاپیک ات ممنون ...

ز هشیاران عالم هرکه را دیدم غمی دارد ....دلا دیوانه شو دیوانه گی هم عالمی دارد ........................................................................................................................................................... اگه توهینی به هرکسی کردم عذر میخوام (به جز ناصر و برادران...

سلام دختر گلمممممممممممم..... خوبی بابا؟ هیچی دخترم برو اون اتاق قدیمی رو با کمک نیلو و مرجان مرتب کن ....فکر کنم یه مدتی میان خونه ما

من به ترک دیوار خندیدم گفتم رضا بابای مرجان شه ..... مرجان دایی آغوش من همیشه به روی تو بازه ...... نیلو دایی آغوش من همیشه به روی تو هم بازه .... شما دوتا از طرف پدر شانس نیاوردین ....من خودم هواتون دارم .....وظیفه منه مواظبتون باشم

مرجان دایی هروقت خواستی بیا پیش خودم ...آغوش خانواده همیشه برای تو بازه ........ محسن با خاک کوچه یکی ات کردن ....

اونا که داداش نیستن ...یکیشون کشتی داره ...دزد دریاییه.....یکیشون از قبیله زشت هاست ...تخلصش زشتستانیه ....یکیشون جوراب خوره .....اونای دیگه هم هنوز کشف نشدن

ثمین خانم من روز اول مثل یک جنتلمن اومدم خواستگاریت ....همین داداش ناصر ات جای بیخود مخالفت کرد .....با وجود اینکه میدونست تو عاشق من شدی و نمیتونی بدون من زندگی کنی مخالفت کرد و بعد بدون خداحافظی ازت رفت

من از کسی اجازه نمیگیرم ....چیزی که زیاده دختر ....کافیه برم بگم من زن میخوام هزارتا دختر خوب و خانم و پولدار و از همه مهمتر بدون حس به جوراب برام دستو پا میشکنن

:biggrin: چقدر خوبه که در این مکان هرکس یکی رو داره که میشه به عنوان تهدیدی حتی جدی تر از بمب اتم استفاده کرد ......

نکته انحرافی : واقعا این 52 سالشه ؟:|

راستی رضا دارم سعی می کنم این پست هات کپی کنم برای آیدا ....تو راحت باش ;)

از همه داداشات متنفرممممممممممممممممممممممممممممممم

ایشالله یادت نره محسن جان .....:D رضا من با تو و خانواده ات ازوداج نمی کنم ....این ثمین خانم هم آوردین التماسم کنه که باهاش ازدواج کنم ....هرگزززز

سلام دخترم فرشته .... سلام خواهر ناصر ... این ناصر از همون بچگی همینجوری بود ....همه رو به یه لنگ جوراب میفروخت

نههههههههههههههه....من دختر به نیشابوری جماعت نمیدم .......هرگززززززززززززززززززززززززززززز

نه .....شبنم بگو بدون اذن من هرگز ازدواج نخواهی کرد .....بگو در تمام دوران زندگی ات من سرلوحه و سرمشق تو بودم ....

به یاد آورید که چگونه بر دشمنان تاختم و آن هارا در حالی که اشک می ریختند از شهرهایشان بیرون شدند و در بیابان های خشک زندگی کردند....

بدانید و آگاه باشید . به دستور من بسیاری از اقوام نابود گردیند تا باشد از آن ها پند گیرید ..من پرشین کبیر ، به آن هایی که در کناری نشسته اند و آتش روشن می نمایند اخطار می کنم ، پای از گلیم خود درازتر نکنید و در امور حکومت من دخالت ننمایید ....