نتایح جستجو

خوب من فعلا باید برم بای.

خوب من فعلا باید برم بای.

بازم این عروس گل، مرسیی از توجهت. محسنننننننننننننن نکن این کارارو :mad:

مرسی آبجی جونم:heart:

درسته سنی ازمون گذشته، آخه ولی تمام این مدت توجهم به آبجیمو زندگیش بود آخه... وخ نکردیم واسه این حرفا...

منظورش لباس دومادیه البته. پسر یه جواب مثبت بده بذا فکرشون از تو خلاص شه، یه فکریم واسه ما بکونن...

دارم باهاش به طور تخصصی وفنی کار میکنم. آبجی نگران سلامتیتم:(

ایول دایی... منو یاد جوونیام میندازی:( حالا اینقدم تو یرو کله هم نزنین. محسن تو بگو ببینم چته آخه خانوم به این خوبی کجا گیرت میاد... نگران سلامتیتم هست. کراواتم که برات میخره.

میگم نکنه با این یکیم مثه بقیه تا کنه دایی:question:

این نوه آبجیه مام عجب دختری داره.... چه آتشیی به پا کرده.... خوشم اومد:d

نه بابا خل و چل چیه، منو مامان بزرگش باهاش حرف میزنیم به راه بیاد.:w16:

سلام. عروس خانوم... کجا دایی. من الان خودم مشغولم:biggrin:

سلام. چطوری دایی:) چهارشنبه سوریت مبارک.

سلام دایی جون. چهرشنبه سوریت مبارک:razz:

سلام آبجی جون، آره ماشالا نوه ات همه چی رو خودش رو برا کرده. اینکاره اس;). ینی چی بچه؟ آمادگیشو ندارییییییی؟:mad:

epsilon

خوب، دایی جون شبت به خیر ما دیگه کم کم بریم.

آره، باهات موافقم که نشونه گیری میکنن:D یه بار تو باغ تو روستا مورد یه همچین عنایتی قرار گرفتم. اونم به صورت حمله هوایی... در حال پرواز...:w09:

:w05:

:biggrin::smile: