نتایح جستجو

  1. banooyeariayi

    برای تو می نویسم

    از باران! نه نگویید با ترانه! می سرایم جور دیگر این ترانه : باز باران بی ترانه دانه دانه میخورد بر بام خانه یادم آید روز باران....: پا به پای بغض سنگین تلخ و غمگین دل شکسته اشک ریزان عاشقی سر خورده بودم میدریدم قلب خود را دور میگشتی تو از من با دو چشم خیس و گریان...
  2. banooyeariayi

    برای تو می نویسم

    گلـــوی آدم را بایــد گاهــی بتراشنــد ... تا بــرای دلتنــگی های تازه جــا بــاز شــود ! دلتنگی هایی کــه جایـشان نــه در دل ، که در گلــوی آدم اســـت … دلتنـــگی هایی که می تواننـــد آدم را خفـــه کننـــد …
  3. banooyeariayi

    فراق یار

    وقتی میخواهمت و نیستی...!!! هیچ اتفاق تاریکی نمی افتد...!!! فقط من...!!! ذره ذره...!!! آب میشوم...!!!
  4. banooyeariayi

    دل نامه یا نامه دل

    راه به کدام حقیقت می برند ، در این تاریکی ، این واژه ها که سیاه می شوند بر کاغذ !!؟
  5. banooyeariayi

    فراق یار

    تو با دلتنگی های من ، تو با این جاده همدستی تظاهر کن ازم دوری ، تظاهر می کنم هستی
  6. banooyeariayi

    فراق یار

    هميشه يكي هست كه درد دلت رو بهش بگي ، واي از اون روزي كه خودش بشه "درد" دلت . . .
  7. banooyeariayi

    رد پای احساس ...

    من دلم برای آن شب قشنگ من دلم برای جاده ای که عاشقانه بود آن سیاهی و سکوت چشمک ستاره های دور من دلم برای "او" گرفته است . . .
  8. banooyeariayi

    برای تو می نویسم

    حکایت رفاقت من با تو ، حکایت "قهوه" ایست ، که امروز به یاد تو ... ... تلخِ تلخ نوشیدم ! که با هر جرعه ، ... ... بسیار اندیشیدم ، که این طعم را دوست دارم یا نه ؟! و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن ، که انتظار تمام شدنش را نداشتم ! و تمام که شد ، فهمیدم ،...
  9. banooyeariayi

    برای تو می نویسم

    من بدون تو شعر می نویسم. تو بدون من چه خواهی کرد؟
  10. banooyeariayi

    فراق یار

    بعضــــے وقتــــا هستــــ کــــه دوس دارے يکــــے کنــــارتــــ بــــاشــــه... محکــــمـ بغلــــت کنــــه... بــــذاره اشکــــ بــــريــــزے تــــا سبکــــ بشــــے.... بعــــد آرومـ تــــو گــــوشتــــ بگــــه: (( ديوونه چته؟ من که باهاتم! ))
  11. banooyeariayi

    رد پای احساس ...

    چمـدان امیـدمـ را مــے بندمــ یادمــ باشـد خنـده ها و بوســہ هایمـ را جا نگـذارمــ آری مسافــرمــ تا دیار آغــوش ِ تـــــــــو چنـد فرسخــے بیــش نماندهــ کمــے از دلتنگــے دور شده امـــ .. بــے تابـــ نباش کــہ این مقصـد هیچ گاه مبدا نخواهــد شـــد مهمانــے کــہ میزبانــش نـگاه ِ...
  12. banooyeariayi

    برای تو می نویسم

    شبیه مه شده بودی نه می شد در آغوشت گرفت و نه آنسوی تو را دید تنها می شد در تو گم شد که شدم...
  13. banooyeariayi

    تا حالا به خدا اس ام اس دادی ؟!!

    هیچ موقع تنهام نزار خدا
  14. banooyeariayi

    رد پای احساس ...

    نمیدانم ! دل من نازک است یا چشمان تو تـیز! هر چه نگاه به تو می دوزم بند دلم پاره می شود !
  15. banooyeariayi

    کوچه های تنهایی

    به سراغ من اگر می آیی تند و آهسته چه فرقی دارد؟ تو به هر جور دلت خواست بیا... مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست..که ترک بردارد مثل مرمر شده است چینی نازک تنهایی من...
  16. banooyeariayi

    برای تسلیت بیاید

    تسلیت به همه ی مسلمانان
  17. banooyeariayi

    برای تو می نویسم

    باز نگاهت پرم میکند از حرف های نگفته ات باز هم نگاهت... نمیدانی چه آتشی بر دلم میزند قشنگ تر از این هم مگر هست در دنیا!! و فقط یک چیز میماند... من تو را به دلم قول دادم... نگذار بد قول شوم
  18. banooyeariayi

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    √ دَردْ دارد وقتے مَنْــ عاشقانــہ هایَمْــ را مینویسمْــ ، دیگرانْــ یاد عِشقشانْــ مے اُفتند ،‌امّا تو بے خیالے !!
  19. banooyeariayi

    رد پای احساس ...

    آدم هـــــــا...فـرامـوش نـــمی‌کــــنند ... !! ... فــــــــقط ... دیـــگر ســـــــــــــــــــــاکت می‌شـوند ... هـمین !
  20. banooyeariayi

    گفتگوهای تنهایی

    فـکر گـستـردگـی واژه نبـاش هـمه در گـوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد …
بالا