نتایح جستجو

  1. DONYA16822

    می توان در قاب خیس پنجره چک چک آواز باران را شنید می توان دلتنگی یک ابر را در بلور قطره ها...

    می توان در قاب خیس پنجره چک چک آواز باران را شنید می توان دلتنگی یک ابر را در بلور قطره ها بر شیشه دید می توان لبریز شد از قطره ها مهربان و بی ریا و ساده بود می توان با واژه های تازه تر مثل ابری شعر باران را سرود می توان در زیر باران گام زد لحظه های تازه ای آغاز کرد پاک شد در...
  2. DONYA16822

    دیشب از سجاده عشق ،شوق پرواز گرفتم سر به بالیـــــــــــــــن مهر ، جان پرواز گرفتم...

    دیشب از سجاده عشق ،شوق پرواز گرفتم سر به بالیـــــــــــــــن مهر ، جان پرواز گرفتم همـــــــه عالـــــــــم زیر پایم بود مثل فرش! مـــــــــــن بـــدین راز و نیاز ،بال پرواز گرفتم
  3. DONYA16822

    آهای غریبه که دیروز گذشتی از کوچه ما و مرا با خود بردی به هر سو که میخواستی ورها کردی در ناکجا...

    آهای غریبه که دیروز گذشتی از کوچه ما و مرا با خود بردی به هر سو که میخواستی ورها کردی در ناکجا آباد عشق من حالا کوی خود را یافته ام اگر مسیرت به این سو افتاد یادت باشد به کوی ما هم سری بزنی نه برای بردن من برای بردن این عطر عجیبت که در کوچه خاطرات من جا مانده است
  4. DONYA16822

    قربونه دوووووووووووووووووووووووسته خوشگلم .............. منم زیاد زیاد زیاد دوست دارم

    قربونه دوووووووووووووووووووووووسته خوشگلم .............. منم زیاد زیاد زیاد دوست دارم
  5. DONYA16822

    شاید زیاد از غم و غصه گفته باشم قبـــول !!!! از شادی خواهم نوشت از داشته ها،لبخندهای بی دلیل و...

    شاید زیاد از غم و غصه گفته باشم قبـــول !!!! از شادی خواهم نوشت از داشته ها،لبخندهای بی دلیل و بی منت از مادر،از پدر از گل،درخت ،جاده به سوی یک مقصد اینها همه رنگ و بوی امید دارند ،شاد اند ، سبزند و میشود از تک تکشان ترانه ای بلند ساخت و تا ابد دنیا بلند بلند خواند دنیا پر از شادیهای بی دلیل است...
  6. DONYA16822

    و خـــــــــــــــــــــــدا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!................... نمیدانم و نمیبینم کجاست...

    و خـــــــــــــــــــــــدا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!................... نمیدانم و نمیبینم کجاست در تمام مسیر، شاید کنجی از ماه نشسته و به من نگاه میکند و شاید در بارگاه ملکوتی اش درحال استراحت است و شاید سرش به آدمهایش گرم است یا شاید مشغول ساختن کودک های بیگناه و آدمهای بی رحم است کسی...
  7. DONYA16822

    کاری میکنم کارستان دست باد را میگیرم ، کشان کشان به باغ می آورم کمی گرد غروب به روی خورشید...

    کاری میکنم کارستان دست باد را میگیرم ، کشان کشان به باغ می آورم کمی گرد غروب به روی خورشید میپاشم و حرارت هوا را به خنکای غروب میرسانم چه صحنه ای خواهد شد من ، تو ، درختان سرمازده ی پاییز برگهای ریخته بر سطح خواب آلوده ی خاک و تلالو طلایی غروب آفتاب روی پوست زمستانی ات و حسی عجیب در من حسی عجیب...
  8. DONYA16822

    درست است توانم ناچیز و ثروتم "هیچ "است اما در هر شرایطی باید زندگی کرد و در هر زندگی باید...

    درست است توانم ناچیز و ثروتم "هیچ "است اما در هر شرایطی باید زندگی کرد و در هر زندگی باید لبخند زد و در هر لبخند امید باید داشت و امید میتواند در کوچکترین ها باشد در یک نگاه ، یک صدا ، یک دعا و امید من به "بزرگترین "است ؛ خدا و میتوان با کمترین ها و در محدودیتها نیز لبخند زد هرچه...
  9. DONYA16822

    خیالت را خیالی نیست؛ خیالم با خیالت عالمی دارد

    خیالت را خیالی نیست؛ خیالم با خیالت عالمی دارد
  10. DONYA16822

    زندگی رابا مداد باید نوشت و همیشه "پاک کنِ فهم" در دست داشت تا آنوقت که فهمیدی اضافه ها کدامند...

    زندگی رابا مداد باید نوشت و همیشه "پاک کنِ فهم" در دست داشت تا آنوقت که فهمیدی اضافه ها کدامند به آسانی پاکشان کنی و درست ترین ها را بنویسی اما خیلی ها این را نمیدانند دفتر زندگیشان را با شور ، با شوق ، با ذوق با خودکار آبیِ نو آغاز میکنند و زمانی میرسد که میبینند وجود بعضی واژه ها بدجور...
  11. DONYA16822

    میخواهم از واژه ها بگریزم کلمات با احساس بازی میکنند میخواهم تمام عمر را سکوت کنم و به جای...

    میخواهم از واژه ها بگریزم کلمات با احساس بازی میکنند میخواهم تمام عمر را سکوت کنم و به جای سخن شعر بسرایم و به جای حرف لبخند بزنم میخواهم سکوت کنم ، واژه ها حال مرا خوب نمیکنند میخواهم در زیبایی دنیا بی کلام نفس بکشم بی کلام نفس بکشم
  12. DONYA16822

    علی آقا ممنون از لطفتون به خدا قلبه بزرگی دارید ... درست مثله آب یه رودخانه آروووووم .... پر از...

    علی آقا ممنون از لطفتون به خدا قلبه بزرگی دارید ... درست مثله آب یه رودخانه آروووووم .... پر از صافی ... پر از آرامش ... پر از سادگی و صافی... و مهمتر از همه پر از یاد خدای مهربوووووووووووووووووووون من با اجازتون میرم ... خدا حافظتون ...:smile:
  13. DONYA16822

    نه ولی شبیه دلنوشته های خودمه ......... آرووومن ... مثل برگی که از درخت میافته .... مثل باد پاییزی

    نه ولی شبیه دلنوشته های خودمه ......... آرووومن ... مثل برگی که از درخت میافته .... مثل باد پاییزی
  14. DONYA16822

    خدا؟؟؟ شاید به رنگ آبی آسمان است و شاید به سفیدی گل مریم و شاید خانه اش در کعبه نیست...

    خدا؟؟؟ شاید به رنگ آبی آسمان است و شاید به سفیدی گل مریم و شاید خانه اش در کعبه نیست همینجاست ، در قلب من در قلب تو کعبه نماد اوست نماد قلبهایی که پر از یاد اوست خدا خانه ای ندارد به معنای خانه های ما خانه مخصوص من و توست دیوار مخصوص من و توست که در این نا امنیِ دنیا اسیریم که دل...
  15. DONYA16822

    خدایا : قبول کن که زندگی این پایین آسان نیست گاهی هم باید سیاه شد تا زندگی تلخ نگذرد گاهی...

    خدایا : قبول کن که زندگی این پایین آسان نیست گاهی هم باید سیاه شد تا زندگی تلخ نگذرد گاهی باید تلخ شد تا شیرین شود دنیا خدایا قبول کن اینجا خوبها را سنگ میزنند دلشان را رنگ میزنند تا دلهای خوبان را تنگ کنند خدایا قبول کن که باید کمی بد شد با اجازه ی تو کمی بد خواهم شد حداقل به اندازه ی...
  16. DONYA16822

    اینجا جاییست که وقتی زانو هایت را از شدت خستگی در بر گرفته ای... به جای همدردی، برایت پول...

    اینجا جاییست که وقتی زانو هایت را از شدت خستگی در بر گرفته ای... به جای همدردی، برایت پول خرد می اندازند!
  17. DONYA16822

    گاهی یادمان میرود این مسیر که شتابان در حال گذریم انتهایی هم دارد دل به گلهای خوشبوی لب جاده...

    گاهی یادمان میرود این مسیر که شتابان در حال گذریم انتهایی هم دارد دل به گلهای خوشبوی لب جاده نبندیم اینها زمینگیرمان خواهند کرد از مسیر مان دور میکنند پروانه های خوش بال یادمان نرود این مسیر سبز که ما میرویم سهم هرکسی نیست قدر سبزی جاده ی زندگی خویش را بدانیم گویی خبر نداریم خیلی ها...
  18. DONYA16822

    چشمم به دستان خداست دلم قرص به محبت انبیاست وقلبم آرام به شفاعت اولیاست من نجابت را از علی...

    چشمم به دستان خداست دلم قرص به محبت انبیاست وقلبم آرام به شفاعت اولیاست من نجابت را از علی آموزم غیرت را از ابالفضل و شفاعت را از حسین میخواهم من گره به دامان خدا خواهم زد که خدامیدهد آنچه میخواهم نگاهم به رحمت اوست مگر نه من بیچاره تر از بیچاره، روسیاه روسیاهم وهمیشه خواهم گفت که...
  19. DONYA16822

    خدایا اگر از شبهای من خیال را بگیری باورهای کهنه ام پاره خواهند شد و بر هرچه نام امید خط...

    خدایا اگر از شبهای من خیال را بگیری باورهای کهنه ام پاره خواهند شد و بر هرچه نام امید خط خواهم کشید و تو را شاید از اوج دلم به زیر کشم و شاید از یاد بردمت....!!! و در عصیانی گناه در ارتفاع ایستادم خیال را از من نگیر، هرچه خواستم ندادی ، این را از من نگیر خواستم گله کنم ، خشمت را نشانم...
  20. DONYA16822

    عکسای دیگه ش هم میزارم براتون

    عکسای دیگه ش هم میزارم براتون
بالا