روح القدس آن سروش فرخ
بر قبه ی طارم زبرجد
مى گفت سحرگهى كه يارب
در دولت و حشمت مخلد
بر مسند خسروى بماناد
منصور مظفر محمد
یه بار دیگه از این کلمات قشنگ قشنگ انتخاب کردی .... :w20::w20::w20:
از این پس کلماتت رو باید از داخل شعر جواب انتخاب کنی !!!:twisted::twisted:
بابت مرام هم چه کنیم ...
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پرتو روی حبیب هست
آن جا که کار صومعه را جلوه میدهند
ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست
عاشق که شد که یار به...
سلام داداشی جونی ....
پیامات را تو صفحه من بذار ببینم پس !!!! تو هم میس بزن وقتی جواب دادی ...
عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او
داد رسوایی من شهرت زیبایی او
بس که گفتم همه جا شرح دلارایی او
شهر پر گشت ز غوغای تماشایی او
این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد
کی سر برگ من بی سر و سامان دارد ....
"وحشی...
سلام
خواهش می کنم ...
منم شدم 15.75،دمش مرگ !!! طراحی قالب هم شدم 19 !!!!!!!! این دیگه دمش مرد!!
کنکور هم دست و پا شکسته !!! فعلا ریاضی 1 با یه کم جزوه تخصصی ...
فکر کن شعر خوشگل بده !!!
فعلا بابای ....
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست میگزم و آه میکشم
آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود
گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو
بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
خواهی که سخت و سست جهان بر تو...
چه غم كه در دل اين برجهاي سيماني
ز باغ و باغچه دورم، در اين اتاق صبور
همين درخت پر از برگ سبز تازه و نغز
كه قاب پنجرهام را تمام پوشانده است
به چشم من باغي است.
وگر هزار درخت
بر آن بيفزايند
جمال پنجره من نميكند تغيير
كه بسته راز تسلاي من به صحبت پير
-« چو قسمت ازلي بي حضور ما كردند
گر...
چه غم كه در دل اين برجهاي سيماني
ز باغ و باغچه دورم، در اين اتاق صبور
همين درخت پر از برگ سبز تازه و نغز
كه قاب پنجرهام را تمام پوشانده است
به چشم من باغي است.
وگر هزار درخت
بر آن بيفزايند
جمال پنجره من نميكند تغيير
كه بسته راز تسلاي من به صحبت پير
-« چو قسمت ازلي بي حضور ما كردند...
چه غم كه در دل اين برجهاي سيماني
ز باغ و باغچه دورم، در اين اتاق صبور
همين درخت پر از برگ سبز تازه و نغز
كه قاب پنجرهام را تمام پوشانده است
به چشم من باغي است.
وگر هزار درخت
بر آن بيفزايند
جمال پنجره من نميكند تغيير
كه بسته راز تسلاي من به صحبت پير
-« چو قسمت ازلي بي حضور ما كردند...
zende bashin , manam mashghoole dars & zendegi
inja ham har vaght kare dge'ii ba net dashte basham miam age forsat konam
... albate har chi kamtar behtar