نتایح جستجو

زبانو برو ولی محبوب.. البته اگه علاقه داری.حیفه...منم دوران مدرسم میرفتم..ولی دانشجویی بیخیال شدم..الان دوباره دوترمه شروع کردم..به خودم قول دادم تحت هیچ شرایطی از زبان دست نکشم

من نمیدونم چرا این کارو قبول کردم.اصلا حس خوبی ندارم بهش.امروز اولین روزم بود... صبح 8 رفتم تا 1 بعدشم 4 کلاس داشتم تا 9.5 شب... خیلی خستم .. فک میکردم هر چی سرم شلوغ باشه بهتره اما انگار اینطوری نیس.. باورت نمیشه هااا این همه ذوقِ سرکار رفتن دارم ،یه روز رفتم دلم برای خابِ صبح تنگ شده...خخخخخ...

سلام عزیزم... ولی خدایی داشتم نگران میشدم.. خداروشکر که خوبی..ایشالا همیشه عالی باشی من تعریفی ندارم

تو چقد مثل منی... دقیقا من سال اول نخوندم..پارسال خوب شروع کردم اما آخرا بیخیال شدم امتجانمو خوب ندادم ولی بازم امید دارم به نتیجه ی شهریور... بلافاصله هم بعد کنکور رفتم دنبال کار.. چنتا کاریابی ثبت نام کردم اما.... فعلا پاره وقت تا ساعت 12-1 ظهر تو یه دفتری مشغول شدم.. فقط برای اینکه تجربه کسب...

دقیقا مث من...الان چه کار مکینی.ارشد نرفتی؟

محبوب تو درست تمومیده؟

صادق بودن از مشخصات بارز من است :D تو شهرای کوچیک هزار جور حرف و حدیث هست..خدت بهتر میدونی. مگر با دانشگاه باشه که بهتره.

شوخی میکنم...راستش خودمم یه کم از دریا میترسم..ولی پلاژ امنه البته اگه تمیز باشه..خخ خوش به حالت منم کوه نوردی میخام.. آب پری خیلی جالب نیس..آبشارشم که زمستونا فقط آب داره.. ما خیلی بالاتر از اب پری بودیم.. راستی اهل کجایی دقیقا؟؟ بهشری بودی آره؟

منم سمتِ شما نیومدم زیاد..اینجایی که میگم خیلی هیجان انگیزه..فک کنم تو بری تو اون ارتفاع بترسی...خخخخ البته خیلی خیلیییی قشنگه ..اسمِ آب پری رو نشنیدی واقعا؟ منم وقتی اومده بودم بحث بود بین پویانو یه دختر دیگه..ولی نمیدونم سر چی!! پیگیر نشدم

:smile:

آره..البته تو جاده کندوان نه..تو جاده ی آب پری..ارتفاعات اون سمت.. نمیدونم میشناسی این طرفارو یا نه... بلندترین نقطه ی این منطقه بودیم.."سیوسنگ" نزدیک 3000 متر ارتفاع داره..از این جاده داشتیم آخرین روز برمیگشتیم که پر از مه بودو بارون میبارید خیلی خیلی سرد بود.. ما هم تو راه بیخبر از دنیا از مه...

دیوونه خل و چل :| خدا شفات بده ساررااااا.... نمیگی شاید حالم خوب نباشه این متنارو میخونم..خخخ سلااام...خخ چطوری؟؟

سلام کیجا..چتی هسدی؟؟؟ من همون روز تو جاده ی کوهستانی بودم که یه چندتا خونه ریختن بر اثر رانش زمین... اره.خوبیم..عمرمون به دنیا بود

به مشاهده گفتگو مراجعه شود لطفا :)

کیجا ته نوبیت بیه....!! ;) خونگرم..مهربون.. با پشتکار... بی ریا یه کم ترسوووو :D مِن آخر تِره وَرمِه اوو تَنیییی... اَی چیی بووم..!!؟؟؟ آدم کم حرفی به نظر نمیای... یه کم باید شادتر باشی... چیزه دیگه به ذهنم رسید دوباره میام :D برای شناخت بیشتر دیدارِ حضوری لازمه :D

چقدر زیباااااااااست... بکر... اکسیژن خالص

تسلیت آقا سعید. خدا رحمتشون کنه.. خیلی غم انگیزه :( روحش شاد.

سلام.خاهش میکنم. حالت چطوره؟؟ چه میکنی؟

کلِ شمال که تو خونه خودِ آدم خلاصه نمیشه :دی

شوما باید بدونی تو تعطیلات نباید نظر سنجی راه بندازی... ممکنه ملت خونه نباشن:razz: