شاهکاری دیگر از دختران باهوش ایرانی به نقل از یه دختر باهوش دیگه یکی
از دوستام با یه پسر خیلی پولدار دوست شده بود و تصمیم داشت هر طور شده
باهاش عروسی کنه ، تو یه مهمونی یه دفعه از دهنش پرید که 5 ساله دفتر
خاطرات داره و همه چیزشو توش می نویسه ، این آقا هم گیر داد که دفتر
خاطراتتو بده من بخونم! از...