نتایح جستجو

  1. arash62

    تا خیال تو هست خیالی نیست

    خیالی زیبا کوتاه تکراری و دوست داشتنی است: دوست داشتنت
  2. arash62

    تا خیال تو هست خیالی نیست

    و چقدر زود گذشت آری میگذرد... حتی بدون تو! درلحظات بی تو نمی شود... نمی شود که بی خیال تو بود من خیال تو را هر روز باخود دارم نه نمی شود که بی خیال تو بود تا خیال تو هست خیالی نیست!
  3. arash62

    تلوزیون از شنبه منحول می شود

    کسی نمیخواد از ارزشها دفاع کنه چون همون جوری بمونه بهتر از اینه که این جوری باشه یا اعتقادات و ارزشی رو بی ارزش میکنن و یا یکی دیگه رو میبرن عرش!
  4. arash62

    تلوزیون از شنبه منحول می شود

    کاش این صدا و سیما هم میرفت بخش خصوصی که محاله!!!!!!!!!!!!!!!! همه موضوعها وبرنامه هاشون مث همن اگرم تغییری دادن مث اینه که اعداد یک سوال ریاضی رو عوض کنن !
  5. arash62

    تا خیال تو هست خیالی نیست

    سلا به بچه های خوب باشگاه در این تاپیک هر کسی میتونه هر نوشته ی زیبا و شاید نزدیک به عنوان رو بزاره البته از هر شاعر نویسنده یا دست نوشته های شخصی هم میتونه باشه امیدوارم تاپیکی پر محتوا و شلوغی بشه متشکرم
  6. arash62

    [IMG]

    [IMG]
  7. arash62

    دفتر مدیریت تالار ادبیات

    ممنون آقا محسن محتواش میتونه هرچیزی باشه همون شعر و متن و دست نوشته ها و جملات ادبی که فرمودین هرچی تو خیالمون بود اگه اجازه بفرمایین!
  8. arash62

    دفتر مدیریت تالار ادبیات

    سلام و خسته نباشید به مدیرای خوب ادبیات با اجازه تون میخواستم تاپیکی با عنوان {تا خیال تو هست خیالی نیست}رو ایجاد کنم جستجو هم کردم نبود
  9. arash62

    خواب دیدم. در خواب خواب ترا دیدم.

    خواب دیدم. در خواب خواب ترا دیدم.
  10. arash62

    شیركو بی‌كس امپراتور شعر دنیا!

    تو تو صبح را در آغوش گرفتم دست‌هایم جاده‌ی نخستین تابش آفتاب شدند و معبری برای چشم‌های تو دهان کوه را بوسیدم لبانم چشمه‌ای شدند و زمزمه‌هایت از نو درخشیدند سرم را به روی پای شب گذاشتم و خواب‌هایم آیینۀ شعر شد و زیبایی ترا در آن دیدند عشق من را به تو دیدند.
  11. arash62

    شیركو بی‌كس امپراتور شعر دنیا!

    قطره‌ای روشنایی بر ظلمت یک معنا چکید اندوهم شعله گرفت... کنارش عشق ترا نوشتم.
  12. arash62

    قطره‌ای روشنایی بر ظلمت یک معنا چکید اندوهم شعله گرفت... کنارش عشق ترا نوشتم.

    قطره‌ای روشنایی بر ظلمت یک معنا چکید اندوهم شعله گرفت... کنارش عشق ترا نوشتم.
  13. arash62

    شیركو بی‌كس امپراتور شعر دنیا!

    تجلی تجلی نخستین بار واژه را بخشیدم نثارعشقی که به خویشتنم دارم پنجره‌ای از درون در قلبم باز شد. برای دیگر بار واژه را بخشیدم به پاس عشق سرزمینم این بار ده پنجره در سرم باز شدند آن‌گاه واژه را بخشیدم به خاطر عشق جهان بعد از آن تمام آسمان در شعرم تجلی کرد.
  14. arash62

    شیركو بی‌كس امپراتور شعر دنیا!

    ترجمه شعر{ته نیایی} ترجمه شعر{ته نیایی} تنهايي انساني كه با سكوت دم‌خور نشود نمي‌تواند که با عشق من حرفی بزند . كسي كه با چشمش «باد» را نبيند چگونه مي‎تواند كوچم را درك كند كسي كه به صداي سنگ گوش نسپارد نمي‌تواند صدايم را بشنود كسي كه در ظلمت نزيسته چگونه به تنهايي من ايمان مي‌آورد؟!
  15. arash62

    شیركو بی‌كس امپراتور شعر دنیا!

    ته نیایی که سیک بیده نگی نه دوینی نایشتوانی عه شقم بدوینی . ئه وه ی به چاو «با» نه بینی نایشتوانی کوچم ببینی . ئه وه ی ده نگی به رد نه بیسی نایشتوانی ده نگم ببیسی . که سیک که نه یشبووبی به شه و چون له تنایی من ئه گات؟!
  16. arash62

    شیركو بی‌كس امپراتور شعر دنیا!

    ترجه شعر{ نه هینی} ترجه شعر{ نه هینی} راز شايد كه ديگر پس از اين قلمم را بسپارم به دست « باد» او به جايم شعر بگويد شايد كه ديگر پس از اين تنها « باد» نام و نشان: برف و باران و شعله‌ي شوق تازه‌ام را بداند!
  17. arash62

    شیركو بی‌كس امپراتور شعر دنیا!

    نه هینی ره نگه ئیتر بو له مه ودوا قه له مه که م به مه ده ست " با " ئه و له جیی من شیعر دانی ره نگی ئیتر بو له مه ودوا هه ر ته نها " با " ناونیشانی : به فرو باران و بلیسه ی عیشقی تازه م پی بزانی !
  18. arash62

    کی بچه کردستانه دستشو ببره بالا

    خاک توانایی کوچ ندارد این است راز ماندگاری همیشگی‌ام در این سرزمین
  19. arash62

    من با خاطرات تو زنده خواهم ماند

    چه خوب است چشم به راهت بودن چه لذت‌بخش و خوب است بودن و نبودنت تو همیشه، هرجا ترانه‌ی نگفته‌ی من تو همیشه، هرجا تابلوی نقاشی نکشیده‌ی من تو همیشه، هرجا راز و اسرار هویدای من تو نباشی چه خوابی، چه خیالی. تو باشی جز تو خواب که را ببینم؟
  20. arash62

    ببین! ویران شده ام. بر باد رفته ام. از پای تا به سر در عشق غرقم. دیگر حتی نمی دانم که آیا زنده...

    ببین! ویران شده ام. بر باد رفته ام. از پای تا به سر در عشق غرقم. دیگر حتی نمی دانم که آیا زنده ام یا نه؟ چیزی می خورم یا نه؟ نفسی بر می آورم یا نه؟ سخنی می گویم یا نه؟ تنها می دانم که دوستت دارم.
بالا