نتایح جستجو

نه نمی ترسم!!!!!! کاریش نداشته باااااااااااااااش ....

آفرین امیر!!!!!!!!!!!!!!! ببین چقد بهتر شد ... باریکلا باریکلاااااااااااااااا

من تو را خواهم برد به عروسی عروسکهای کودک خواهر خویش که در آن مجلس جشن صحبتی نیست ز دارایی داماد و عروس صحبت از سادگی و کودکی است چهره ای نیست عبوس کودک خواهر من در شب جشن عروسی عروسکهایش می رقصد کودک خواهر من امپراتوری پر وسعت خود را هر روز شوکتی می بخشد...

آره به قول مصدق: دفتر عمر مرا دست ایام ورق ها زده است زیر بار غم عشق قامتم خم شد و پشتم بشکست در خیالم اما همچنان روز نخست تویی آن قامت بالنده هنوز !!!!

:cool::cool::cool:

چه غم خوبی بوده ولت کرده رفته !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ببین! آقا رضا اینجاستاااااااااااااا:mad:

خودش گفت ..... اینطوری نگا نکن! ماهی رو هر وقت از آب بگیری میمیره! نه یعنی تازس! کلن یعنی دیر نیست برا هیچ کاری !!!!

این چه قیافه ایه به خودت گرفتیییییییییییی؟؟؟؟؟:razz:

میخواد بره غم غربت را از جداره های دل عاشقان بزداید!!!

آخ آخ ...:( چه مشکلیییییییی بی خیال بابااااااااااااااااااااا

تو مطمئنی داری میری سر کلاس جوش ؟؟؟؟؟؟ من شک دارم!!!

قربونت برم ... نه دیگه نمی ترسم:)

امیر! آواتارتو عوض کن زود من دیگه ازت نمی ترسم .... خشن نباش!!!! ( نریا آقا رضا ... منو تنها نذار با این )

دیگه از اینش من خبر ندارم!!!!:)

به من ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :cry::cry::cry::cry::cry:

برو ... تنها نیستم:) اصلا هیچ کس تنها نیست:biggrin:

شما هرچی صلاح می دونین ... من اصلا رو حرف شما حرف نمی زنم:cry:

گریه نکن حالا ....:(

حل شد دیگه:D