نتایح جستجو

خدایا شکرت! من همین رو می خواستم! من می خواستم این تاپیک ازاون سکوت در بیاد... خوشحالم که همه اومدین.... دوستتون دارم...:w36:

خودت گفتی عمو.... خودت خواستی من بچه بمونم... تو بودی که دنیای بچه هارو تحسین می کردی... اگر می خوای بزرگ شم واسه من کاری نداره اما اینو بدون که دیگه برگشتی نیست.... من می تونم به دنیای شما بیام اما شما نه.... دروغ گویی ، ریا و دورویی آسونه.... اما من سخت ترین راهو انتخاب کردم به خاطر تو... اما...

منم میرم... چه اهمیتی داره دل هستا شکسته باشه... شب خوش....

می دونم عموجون شما برو،ببخشید....:crying:

بهش گفتم منو ببر پارک نبرد... گفتم پاشاو پدر بزرگ رو برگردون پیشم برنگردوند...گفتم حداقل حرفاتو با خدا بزن خالی شی....که اونجوری کرد... خب تقصیر خودش بود دیگه...

منوکلنگ عمویی؟ ارمغان و کلنگ؟:w20:

در همین نزدیکی...:w05:

عمویی تو دیدی از من عذر خواهی کنه؟؟:w19:

دوستم ازش بپرس کیا یعنی؟

با شما که نه....با اون یکی عمو....خودش می دونه!

سلام! من 102و103 التماس دعا!:gol::gol::gol:

:biggrin::biggrin::biggrin: نه عمو شما سرورید! :w40::w40::w40:

سلاااااااااااااااااااااام! دوست دارم! جه می دونم:w20:....اصلا" به من چه... من باهاش قهرم...

آخ جون دوست پیدا کردم... خوب شد اومدی بابا مردم از تنهایی:w36:

عمو تو عوض شدی...دیگه دوست ندارم:(

دلتون میاد؟ دخترا به این خوبی....گلی.....:neutral::neutral::neutral:

ببخشیدا! عذر می خوام! مخشون ...... داره!:biggrin:

مبارکه !

حتما" همین طوره....منم واسه همین ازش خواستم با خدا حرف بزنه تا لذت ببرم... اشتباه ازمن بود... :(