يك شب به چشم هاي تو ايمان مي آورم
در راه سبز آمدنت جان مي آورم
در امتداد غربت اين جاده ها عزيز
ايمان به بي پناهي انسان مي آورم
گفتي كه قلبهاي پريشان بياورند
باشد به روي چشم پريشان مي آورم
عمري شبيه عابر اين كوچه هاي خيس
هر شب براي پنجره باران مي آورم
وقتي كه چشم هاي تو لبخند مي زند
از من تو جان...