نتایح جستجو

  1. apasai

    گویند کسان که دوزخی باشد مست قولی است خلاف و دل در آن نتوان بست گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند...

    گویند کسان که دوزخی باشد مست قولی است خلاف و دل در آن نتوان بست گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند فردا بینی بهشت همچو کف دست
  2. apasai

    امروز تو را دسترسِ فردا نیست و اندیشه ی فردات به جز سودا نیست حالی خوش باش اگر دلت شیدا نیست که...

    امروز تو را دسترسِ فردا نیست و اندیشه ی فردات به جز سودا نیست حالی خوش باش اگر دلت شیدا نیست که این باقیِ عمر را بها پیدا نیست
  3. apasai

    دلا ، خراب کن این نقش خود پرستی را چو گردباد ، فرو پیچ ، گرد هستی را دم مسیح و حیات ابد ، به ما...

    دلا ، خراب کن این نقش خود پرستی را چو گردباد ، فرو پیچ ، گرد هستی را دم مسیح و حیات ابد ، به ما نرسد غنیمتی شمر ای دوست ، وقت مستی را چو سَرو باش ، دل آزاده ، با تهی دستی مگو چو غنچه به کس ، حال تنگدستی را
  4. apasai

    گویند کسان بهشت با حور خوش است من میگویم که آبِ انگور خوش است این نقد بگیر و دست از آن نسیه...

    گویند کسان بهشت با حور خوش است من میگویم که آبِ انگور خوش است این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار که آوازِ دهل شنیدن از دور خوش است
  5. apasai

    گویند کسان که دوزخی باشد مست قولی است خلاف و دل در آن نتوان بست گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند...

    گویند کسان که دوزخی باشد مست قولی است خلاف و دل در آن نتوان بست گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند فردا بینی بهشت همچو کف دست
  6. apasai

    امروز تو را دسترسِ فردا نیست و اندیشه ی فردات به جز سودا نیست حالی خوش باش اگر دلت شیدا نیست که...

    امروز تو را دسترسِ فردا نیست و اندیشه ی فردات به جز سودا نیست حالی خوش باش اگر دلت شیدا نیست که این باقیِ عمر را بها پیدا نیست
  7. apasai

    این یک دو سه روزه نوبت عمر گذشت چون ابر به کوهسار و چون باد به دشت هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت...

    این یک دو سه روزه نوبت عمر گذشت چون ابر به کوهسار و چون باد به دشت هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت روزی که نیامده است و روزی که گذشت
  8. apasai

    بسیار بگشتیم به گِرد در و دشت و اندر همه آفاق بگشتیم به گشت کس را نشنیدیم که آمد ز این راه یعنی...

    بسیار بگشتیم به گِرد در و دشت و اندر همه آفاق بگشتیم به گشت کس را نشنیدیم که آمد ز این راه یعنی همه رفتند و یکی بازنگشت
  9. apasai

    یه روز یه ترکه، یه رشتیه، یه لره…

    منابع بی طرفی رو گفتی :w15: :w15: :w15: :w15: :w15: :w15: :w15: :w15:
  10. apasai

    الهه دوستته -- دوست خوبی داری :gol: من هم یه دوست تو باشگاه مهندسان میخوام :w39: دوست میخوام که...

    الهه دوستته -- دوست خوبی داری :gol: من هم یه دوست تو باشگاه مهندسان میخوام :w39: دوست میخوام که تو زندگی واقعی بتونم ببینمش :wallbash:
  11. apasai

    هر چه کردم به ره عشق وفا بود وفا وآنچه دیدم به مکافات جفا بود جفا شربت من به کف یار الم بود الم...

    هر چه کردم به ره عشق وفا بود وفا وآنچه دیدم به مکافات جفا بود جفا شربت من به کف یار الم بود الم قسمت من ز در دوست بلا بود بلا سکه عشق زدن محض غلط بود غلط عاشق ترک شدن عین خطا بود خطا بار خوبان ستم پیشه گران بود گران کار عشاق جگر خسته دعا بود دعا همه شب حاصل احباب فغان بود فغان همه جا...
  12. apasai

    این دوستت کی بوده که من رو هم میشناسه از سلام خوشم نمیاد - یه کرنشی و خضوعی داخلشه ولی تو وقتی...

    این دوستت کی بوده که من رو هم میشناسه از سلام خوشم نمیاد - یه کرنشی و خضوعی داخلشه ولی تو وقتی میگی درود امکان نداره سرت خم بشه دست بال و با صدای قوی ( نه بلند ) درود بر تمام فرزندان این آب و خاک
  13. apasai

    محمد بیشتر سر بزن

    محمد بیشتر سر بزن
  14. apasai

    درود سوگند -- مگه امضام چی داره که بهش فکر کنم بازم به ما سر بزن خوش باش

    درود سوگند -- مگه امضام چی داره که بهش فکر کنم بازم به ما سر بزن خوش باش
  15. apasai

    امروز که نوبتِ جوانی من است مِی نوشم از اینکه کامرانیِ من است عیبم مکنید گر چه تلخ است خوش است...

    امروز که نوبتِ جوانی من است مِی نوشم از اینکه کامرانیِ من است عیبم مکنید گر چه تلخ است خوش است تلخ است ، از آنکه زندگانیِ من است
  16. apasai

    ای دل چو زمانه میکند غمناکت ناگه برود زتن روانِ پاکت بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند ز آن پیش که...

    ای دل چو زمانه میکند غمناکت ناگه برود زتن روانِ پاکت بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند ز آن پیش که سبزه بر دمد از خاکت
  17. apasai

    بسیار بگشتیم به گِرد در و دشت و اندر همه آفاق بگشتیم به گشت کس را نشنیدیم که آمد ز این راه یعنی...

    بسیار بگشتیم به گِرد در و دشت و اندر همه آفاق بگشتیم به گشت کس را نشنیدیم که آمد ز این راه یعنی همه رفتند و یکی بازنگشت
  18. apasai

    گویند کسان که دوزخی باشد مست قولی است خلاف و دل در آن نتوان بست گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند...

    گویند کسان که دوزخی باشد مست قولی است خلاف و دل در آن نتوان بست گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند فردا بینی بهشت همچو کف دست
  19. apasai

    امروز تو را دسترسِ فردا نیست و اندیشه ی فردات به جز سودا نیست حالی خوش باش اگر دلت شیدا نیست که...

    امروز تو را دسترسِ فردا نیست و اندیشه ی فردات به جز سودا نیست حالی خوش باش اگر دلت شیدا نیست که این باقیِ عمر را بها پیدا نیست
  20. apasai

    با یه صلوات حاضری بزنید به هر نيتي(شفاي مريضان،سلامتي پدرومادرو...)

    ببین کی اینجاست -- ستاره بالاخره پیدات کردم --نگاه ببین الهه و سوگند هم اینجاها میان :eek: نگاه نگاه رییس کل تشکر فرستا باند هم اینجاست آواتارش رو هم عوض کرده ما دیگه زحمت رو کم کنیم تا مذهبی ها ما رو نگرفتن خفه کنن -- خوش باشید بای بای
بالا