نتایح جستجو

تو گلی گل بهار جاودان من زین سبب مرا هوای چیدن تو نیست!

در جستجوی قطره آبی شتافتند اما نیافتند زیرا که اشک ابر به پایان رسیده بود زیرا که آفتاب زمین را مکیده بود!

من بی چاره سر راه تو گر سبز شدم جذبه چشم تو هر لخظه مرا می پرورد به هواداری تو ابر شدم میبینی ؟! آخرش سرزنش باد مرا باران کرد

دل من سایه ای از آنچه دلش میخوانند خانه ای گم شده در دورترین پاییز است

من فکر کردم اشتباهی دیدم به خاطر همین پاکش کردم و در این هنگام اکانتم تموم شد اونم وسط دانلود یه فیلم

تب تندی که مرا تشنه گداخت عشق من بود ومرا دشمن بود

نیستید دیگه رفثید لالا؟

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

من ترا باز به خود خواهم خواند من ترا از تو رها خواهم کرد!

تاکنارم نشینی همه عمر بندت از بند جدا خواهم کرد!

دوش دیدم که ملاییک در میخانه زدند گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند ساکنان حرم ستر وعفاف ملکوت با من راه نشین باده مستانه زدند

یکروز گرم تر از موم گرفتیم امروز نه آنم نه همانم نه چنانم

ببخشید سرعت نت من انگاری خیلی پایینه:redface:

مرسی عزیزم نمدونی از کیه؟

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

این شعر خیلی قشنگه میشه ادامشم تایپ کنید مرسی:gol:

یک نیم روز خوش از روزهای آخر اسفند بود خورشید خنده روی پس از گریه های ابر بر شاخه ها غبار طلا نشانده بود

سلام خیلی خوشحالم که امشب دوباره می بینمتون

یک روز اگر چنگ دل آهنگ خوش داشت امروز به ناخن مخراشش که خموش است

من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد آهنگ است بیا ره توشه برگیریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است؟1