نتایح جستجو

;)...

باریکلا دخترعجب صبری داری تو...من که بودم تا حالا مرده بودم دمت گرم خدایی ایشالا به کوریه چشم برادرشوهرت روزبه روز زندگیت بهتروقشنگ تر بشه

آره من کاملا موافقم...اما سخت نیست توسن12-16؟؟؟؟ اما بچه ها از همون اول وقتی تو خونواده ی مذهبی رشدکنن خودبه خود یاد میگیرن

اووووووووم دوست دارم هرچی میگیره به سلیقه خودش باشه اما خوب باشه که بتونم استفاده کنم..بعد حتمایه چی بده که بخورم آخه اگه هیچی نخورم احساس میکنم یه چی کمه یاتولدم کامل نشده

اگه دل قانع نشد چی؟؟؟؟؟؟سخترین کارفراموش کردن خاطراته

سلام..

خوش به سعادتتان

آری..حق باشماست..اما گاهی اوقات توانایی تحمل مشکلات را نداریم...من نیز دوران کودکی ام راترجیح میدهم

سلام..ما حالواحوال چندان بدی نداریم..شماچگونه اید؟؟؟؟ چرا اما شادی دوران کودکی چیز دیگریت آدم مشکلات را حس نکرده وبی دغدغه شادی میکند...حال انکه ما اگرهم شادباشیم همراه با مشکلات است چه اندک چه بسیار

ممنون واقعا یه چیزایی تازه یادم اومد..مثل اون امتحانی که اگه 3نفربودیم باید میرفتیم زیرمیز...من همیشه جر میزدم...یا اینکه کف بازی میکردیم..یا ابخوریا خیلی چیزای دیگه...چه خوبه ایام بچگی اونوقتها دوست داشتیم بزرگ شیم نمیدونستیم که بزرگ که شدیم حسرت شادی های اون موقع رو میخوریم

ما بلد نیستیم ازن چیزای دهن پرکن بگیم والا اما تا جایی که من حس کردم معماری ایجاد طرح خلاقانست...ترکیب احجام برای رسیدن به چیز تازه...ایجاد فضا ..خلق زیبایی.بوجود آوردن فضای زیبا در عین حال آرامش دهنده

به به سلاااااااااام..حال شما خانوم؟؟؟؟؟سلامتین؟؟؟چه عجب بابا

به به یعنی ماها بدبختتون میکنیم دیگه آره؟؟؟؟نیست ما خودمون دنبالتون میایم که ما رو بگیرین:razz:

جالب بودعزیز...

نه اینکه پسراااا پاک و منزه هستن...اصلا اینجوری که میگین نیست اون وقتها فقط پسرها این کارو میکردن الان دخترام اضافه شدن..یربه یر شدیم

من یه مشکل دارم اساسی هرکی هرجور میتونه کمکم کنه.... من با یکی6ساله که دوستم ازدوران بچگیم...اون اوایل علاقه داشتم بهش شدید اما سال به سال که بزرگتر شدم دیدم اشتباه میکنم آدم خوبیه اما من احساس کردم که اون کسی که باید برا زندگیم بهش تکیه کنم دیگه این نیست علاقم به عادت تبدیل شده...همه آشناها...

چیه؟؟؟؟؟؟؟:cry:

هرچه از دوست رسد نکوست...هرچی شدحالا