نتایح جستجو

  1. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    وه...مگر به خواب ها ببینمت غنچه نیستی که محض اشتیاق خیزم و ز شاخه ها بچینمت:gol:
  2. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    تو در بزم من این آوازه ی مستی به خود بستی تو رسوا نیستی من جام رسوا آفرین دارم:gol:
  3. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    ترسم از این نسیم بی پروا گربا تنم اینچنین درآویزد ترسم که ز پیکرم میان جمع عطر علف فشرده برخیزد:gol:
  4. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    آرزویست مرا در دل که روان سوزد و جان کاهد هر دم آن مرد هوسران را با غم وعشق و فغان خواهد (من این شعرو خیلی دوست دارم:cry:)
  5. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    تا بر گذشته مینگرم عشق خویش را چون آفتاب گمشده میآورم به یاد می نالم از دلی که به خون غرقه گشته این شعر جز رنجش یارم به من چه داد:gol:
  6. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    :gol:تو که مرا به پرده ها کشیده ای چگونه ره نبرده ای به راز من؟ گذشتم از تن تو زانکه در جهان تنی نبود مقصد نیاز من
  7. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    ناله کردم!ای آفتاب آی آفتاب بر گل خشکیده ای دیگر متاب تشنه لب بودیم و او ما را فریفت در کویر زندگانی چون سراب:gol:
  8. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    این اولش م بود:surprised::eek: جان به در برد آن که سودای جهانداری نداشت ای جوانک گوش کن پند پیر خیر اندیش را:gol:
  9. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    :gol: آن کیست که تا بشنود آوای دل من؟ جزغم که برد راه به دنیای دل من
  10. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    تو لیلا نیستی من عشق لیلا آفرین دارم جنون گل کرد و مجنونی چو من از نو هویدا شد:gol:
  11. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    تکیه بر کار پدر کرده و بیکاره شدیم خرم از فاتحه ی اهل قبوریم هنوز:gol:
  12. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    زن و مرد از ازل با هم قرین شد یکی انگشتری آن یک نگین شد:gol:
  13. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا بیمار بیمار آفریدن مرا غمخوار غمخوار آفریدن مرا دائم قرین رنج کردن چو گل در سایه ی خار آفریدن:gol:
  14. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    مینهم پا در رکاب مرکبش خاموش میخزم در سایه ی آن سینه و آغوش میشوم مدهوش:gol:
  15. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد بدین دیر خراب آبادم :gol:
  16. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    ساقی عشق است تا باقی در این نیلی رواق کس نمیبیند تهی پیمانه ی درویش را:gol:
  17. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    در گذرگاه جهان هرچیز جانا بگذرد تلخ و شیرین :gol:عیش و محنت زشت و زیبا بگذرد
  18. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    میگریزم زین دغلکاران دنیا میگریزم تا نیابندم دگرگم کرده جا پا میگریزم:gol:
  19. حصار

    مشاعرۀ سنّتی

    ای وای در این دار فنا خستگی ما چیزی نبود جز غم دلبستگی ما:gol:
  20. حصار

    كل كل فوتبالی

    آبیته;)
بالا