نتایح جستجو

  1. بد ذات

    غزل و قصیده

    ای زندگی! بردار دست از امتحانم چیزی نه می دانم نه می خواهم بدانم دلسنگ یا دلتنگ! چون کوهی زمینگیر از آسمان دلخوش به یک رنگین کمانم کوتاهی عمر گل از بالا نشینی ست اکنون که می بینند خوارم ، در امانم دلبسته ی افلاکم و پا بسته ی خاک فواره ای بین زمین و آسمانم آن روز...
  2. بد ذات

    غزل و قصیده

    شکفته روح غزل بر لبان تبدارم نشسته شاخه ی اشکی به چشم بیمارم نه شوق پر زدن است در دلم نه میل عبور هوا، هوای غریبی ست حس غم دارم بگو چگونه بخندم چو یار می گرید؟ کدام خنده ی ناستوده بشمارم؟ چه کرده است مگر آتش تنیده به عشق که بوسه ای ز لب شمع بر نمیدارم کلاف های مشوش خیال های عبوس که تار...
  3. بد ذات

    غزل و قصیده

    ز آن نامه ای که دادی و زان شکوه های تلخ تا نیمه شب بیاد تو چشمم نخفته است ای مایه ی امید من ، ای تکیه گاه دور هرگز مرنج از آنچه به شعرم نهفته است شاید نبوده قدرت آنم که در سکوت احساس قلب کوچک خود را نهان کنم بگذار تا ترانه من رازگو شود بگذار آنچه را که نهفتم عیان کنم تا بر...
  4. بد ذات

    غزل و قصیده

    ابراهیم ققنوس ابراهیم ققنوس زخمي زدي به بالم ، تا در قفس بمانم تا با صداي زخمي از خستگي بخوانم : اين آشيانه بي تو شور و نوا ندارد پوسيده ام در اينجا اي شور ِ آشيانم! سر مي كشم شراب از خونابه هاي غربت شايد به جوشم آرد - آتش زند به جانم زخمي ترين شكارت جان مي...
  5. بد ذات

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    گرفتار رهایی ناگزیر از سفرم ، بی سر و سامان چون «باد» به گرفتار « رهایی» نتوان گفت آزاد کوچ تا چند؟! مگر می شود از خویش گریخت « بال» تنها غم غربت به پرستو ها داد این که « مردم » نشناسند تو را غربت نیست غربت آن است که « یاران » ببرندت از یاد عاشقی چیست؟ به...
  6. بد ذات

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    فاضل نظری فاضل نظری سلوک این طرف مشتی صدف ، آنجا کمی گل ریخته موج ، ماهی های عاشق را به ساحل ریخته بعد از این در جام ما تصویر ابر تیره ای ست بعد از این در جام دریا ماه کامل ریخته هر چه دام افکندم آهو ها گریزان تر شدند حال ، صد ها دام دیگر در مقابل ریخته هیچ راهی جز...
  7. بد ذات

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    فاضل نظری فاضل نظری نگرانی در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی ست من...
  8. بد ذات

    غزل و قصیده

    تنها نشسته ام همه ي باورم سياه يك عمر خاطرات و هواي سرم سياه فنجان بهانه ايست كسي توي قهوه نيست فال من و نگاه من و آخرم سياه در گير و دار پنجره اي پلك مي زنم حجمي نشسته از همه ي پيكرم سياه يك ميز، خودنويس و شعوري كه درد داشت من شاعرم نوشته من دفترم سياه اي واي زنگ در، كه...
  9. بد ذات

    غزل و قصیده

    ز گریه مردم چشمم نشسته در خونستب بین که در طلبت حال مردمان چونست به یاد لعل تو و چشم مست میگونت ز جام غم می لعلی که می خورم خونست ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو اگر طلوع کند طالعم همایونست حکایت لب شیرین کلام فرهاد است شکنج طره ی لیلی مقام مجنونست دلم بجو که قدت همچو سرو دلجویست سخن بگو که...
  10. بد ذات

    غزل و قصیده

    صدها ستاره نذر نگاهت سبد سبد یک بار از تو شعر بگویم چه می شود؟ هر چند در دل غزلم جا نمی شوی هر چند که به پای نگاهت نمی رسد دارد کبوتر غزلم سخت بی قرار در کنج آسمان شما بال می زند نجوای موج ها و هیاهوی بادها در کنج سینه یاد تورا تازه می کند یاد قشنگ شعر و غزل های ناب...
  11. بد ذات

    غزل و قصیده

    قسم به مطلع هر شعر نیمه کاره ی تو به هر بهانه ی زیبای شعرواره ی تو دلم برای تو و شعرهای تو تنگ است برای هرغزل و هرچه استعاره ی تو تویی نهاد تمامی خنده های دلم و من ادامه ی لبخند تو،گزاره ی تو که جمله های دلم با تو می شود تکمیل و چند جمله ی زیبا به یک اشاره ی تو...
  12. بد ذات

    خاطرات دوران دانشجويي

    اردوی آخر اردوی آخر سال آخر دانشگاه ما رو بردن اردو اصفهان توی هتل که بودیم من و چند تا از دستام تو یک اتاق بودیم و می خواستیم راحت باشیم اما 2 تا از بچه های زیگیل پیله کردن که با ما باشن خلاصه بنده هم که سر دسته تخریب چی ها بودن بچه ها گفتم عملیات داشته باشیم حاجی ... من هم رفتیم بیرون و یه...
  13. بد ذات

    بهترین رمانی که تا بحال خوندید را معرفی کنید ................

    سلام مرسی برای تایید شما در خصوص کتاب آتش بدونه دود باید عرض کنم یک شاهکار ادبیه به مثل ترکمن صحرا میگه (( اتش بدونه دود نمیشه ... جوان بدونه گناه )) این کتاب داستان عشق یک پسر شرور و یاغی(( گالان اوجا)) به دختر رئیس قبیله دشمنه ... دختری که در تیر اندازی و سوار کاری سر آمد تمام جوانان قبیله...
  14. بد ذات

    داستان هاي كوتاه

    چادر سياه چادر سياه ... شايد اصلن فكرش را هم نكرده بودند. چند تا از زن هاي رو گرفته به يقه ي باز عروس نگاهي مي اندازند. مجيد يواشكي در گوش مادرش مي گويد: _ حسين مثل برادرم مي مونه. فكر مي آند نمي شنوم. ضبط دوباره شروع مي آند. يك دفعه مي بينم آه آن دختر، آنار عروس ايستاده است. به ديگران، به...
  15. بد ذات

    داستان هاي كوتاه

    چادر سياه چادر سياه چادر سياه _ چرا شيشه ي ميني بوس رو شكستي؟ توي صورتم فرياد مي آشد و بوي دهانش دارد خفه ام مي آند. آمي سرم را عقب مي برم. التماس مي آنم و مي گويم: _ به خدا قصدي نداشتم. باور آنيد اسمش رو نمي دونم. خودش به من گير داده بود. با سنگ به شيشه زدم ولي نمي دونم چي شد؟! _ مي خواستي...
  16. بد ذات

    داستان هاي كوتاه

    ابر صورتی ابر صورتی آن صبح سرد سوم دی ١٣۶٠ ، فقط دوست داشتم به تكه ابری آه در لحظه ی طلوع صورتی شده بود نگاه آنم. ما پشت سر هم از ش يب تپه ای بالا می رفتيم و من به بالا نگاه می آردم آه ناگهان رگبار گلوله از روی سينه ام گذشت. من به پشت روی زمين افتادم، شش ه ایم داغ و پر از خون شدند و بعد از...
  17. بد ذات

    مشاعرۀ سنّتی

    ما را ز خیال تو چه پروای شراب است خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است
  18. بد ذات

    رمان امشب اشکی میریزد

    جاده ها هم به دلم می خندند به من منتظر چشم به راه که هنوز منتظرم برگردی پیچ این جاده جایی که به امید تو چشمان ترم را به نخ محکم عشق دوخته ام تو مرا خسته و پیر مانده در قلب کویر با دلی از همه سیر پشت سر چشم به راهت بنشاندی و رهایم کردی
  19. بد ذات

    سئوال و درخواست در تالار ادبيات

    ولگرد شجاع یا شاعر شمشیر زن ولگرد شجاع یا شاعر شمشیر زن سلام دوستان شالها پیش خیلی اتفاقی تو خونه دوستم گتابی رو دیدم که جلد نداشت و پاره شده بود چون اون زمان خیلی کتاب می خوندم از دوستم قرض گرفتم و خوندمش عاشق اون داستانم اما بعد ها که شروع کردم به جمع آوری کتاب هیچ وقت اون کتاب رو پیدا...
  20. بد ذات

    بهترین رمانی که تا بحال خوندید را معرفی کنید ................

    1- پاردایانها ( الکساندر دوما) 2- آتش بدون دود - گالان اوجا ( نویسنده ؟؟) 3- شمال و جنوب ( جان جیکس ) 4- برباد رفته ( مارگارت میچل - الکساندر پیر لی) 5- سقوط قسطنطنیه ( میکا والتاری) 6- میکائیل پزشک سلطان سلیم ( میکا والتاری) 7- ترمس فرزند توفان ( میکا والتاری) 8- سینوهه ( میکا والتاری) 9- ...
بالا