گریه نمی كنم، نه اینكه سنگم
گریه غرورمو بهم می زنه
مرد برای هضم دلتنگی اش
گریه نمی كنه، قدم می زنه
گریه نمی كنم، نه اینكه خوبم
نه اینكه دردی نیست، نه اینكه شادم
یه اتفاق نصف، نیمه ام كه
یهو میونه، زندگی افتادم
یه ماجرای تلخ ناگزیرم
یه كهكشونم ولی بی ستاره
یه قهوه كه، هر چی...