خوب...
نمیدونم چی بگم...
خودم هم تا حالا تو موقعیت هایی بودم که دوست داشتم قید همه چی رو من جمله باشگاه بزنم..
ولی بعد دیدم اینجا چیزهایی هست که دوست دارمشون...
موندم...
حداقل در حد همین سر زدن به دوستام...
این چه حرفیه آقایی مهدی؟؟
مگه میشه داداش مهدی ،زندگی کسی فقط چاله چوله باشه..
مطمئن باش اینطور نیست...
همیشه آنسوی دیوارهای نومیدی
امید هست و افق های بی کران روشن... [IMG]