سلام ممول عزیز؛
تو اون سه روزی که شیراز بودم بعد از اینکه کارم تموم می شد ،از ساعت5 بعد از ظهر تا 5/9 شب کنار مرقد حافظ بودم با یه بنده خدایی آشنا شدم که هر شب اونجاست اون فوق لیسانس کشاورزیه ویه ادم کاملا متشخص. اگه بخوای شمارشو بهت بدم تا وقتی که اونجا بود برات فال بگیره.
بدی نیستیم میگذره دیگه،
الان کی خوبه بقول مولوی
در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم
هر یک بتر ازدیگر شوریده ودیوانه
خب ماهم یکیشون، نه؟
بهر حال امیدوارم که تو بهشت به شما خوش بگذره.:gol:
خواهر عزیزم :پدر ستون خانواده هستش ومن هر وقت می شنوم پدری از دنیا رفته عمیقا متاثر میشم.
نمیدونم چه جوری می تونم با شما خواهر عزیزم همدردی کنم ولی از خدا میخوام به شما صبر بده و روح اون مرحوم رو غریق رحمت قرار بده.