جعبه عبادت
جعبه عبادت
ديروز شيطان را ديدم. در حوالي ميدان بساطش را پهن كرده بود؛
فريب ميفروخت.
مردم دورش جمع شده بودند، هياهو ميكردند و هول ميزدند و بيشتر ميخواستند.
توي بساطش همه چيز بود: غرور، حرص،دروغ وجنايت، جاهطلبي و ...
هر كس چيزي ميخريد و درازايش...