نتایح جستجو

آپاردی چایلار منی هفته لر ، ایلار منی یوکوم قورقوشوم یوکی یوردو بو تایلار منی

بیر بایاتی منیم سازیم آغلییر اوره ک باشین داغلییر بؤیوک غم اوره گیمی یاندیریر سیزلادییر

عاشق اولدوم کی یاریم دردیمه درمان ائلیه یوخ که هر درده سالا.دیقه ده حیر ائلیه عاشق اولدوم کی تاپام بلکه غریبلیک داواسین نه بیلئیدیم اوزو درد دی.کی پریشان ائلیه گوزلریم گونده قان آغلار نه یازمیش بومنه کی منی یار گوزونه خار مغیلان ائلیه

ماچشم هايمان را با هم معامله كرديم وقلب هايمان را به يكديگر داديم ما يك نفر شديم و از داستان عشق بزرگمان تنها من ماندم من كه خورشيدم در ظهر زندگي غروب كرد (با تشکر از نگین )

در این متروکه ی دنیا که یاری نیست ، نشانی از کسی یا از دیاری نیست ، به عشقی جز خداوند اعتباری نیست

دوستان مذکر با پستهایشان استارتر تاپیک را game over کردند !!!

ممنون دوست عزیز بنده هم می خواستم این سوال ازم پرسیده شود . الان می توان جواب کاملی داد در این نوع موارد هر دوطرف به میزان یکسان و مساوی مقصرند ۱- بی تفاوتی زن به مرد ۲- عاملی که باعث شده است زن به مرد بی تفاوت باشد . پس سوال این تاپیک از اول اشتباه است کارهای هردو اینها باعث می شود که یکی...

همشهری اگر حرفی داری بزن در غیر اینصورت اسپم نکن

ما که از این چراغها نه خیری دیدیم و نه وفایی !! این ذات مرد است . خوب شما چراغ نشان ندهید ؟ حرف شما مصداق این حرف است که کبریت روشن را درون ظرف پر از بنزین بیاندازیم و انتظار داشته باشیم بنزین آتش نگیرد . مقاومت در مقابل ناز و عشوه های یک زن کار خیلی بزرگیست (به نوعی جهاد اکبر )

چراغ سبز از سوی زنان است اگر زنی چراغ سبز نشان ندهد هیچ مردی سراغ ان زن نمی رود .

گویا دو دوتا چهارتا کرده!!

گویا در اخر به یک سوزوکی و یک کارخانه یا کارگاه نساجی راضی شدید :)

ولی شواهد چیز دیگری را بیان می کند

بارسلون

مشروبات الکلی برای بدن مضر است

ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم, کمی با کفش های او راه بروم

VRWH به در خانه رسید ، در بزد و چیزی بخواست . اتوسا از پنجره سر بیرون آورد. VRWH گفت:ای بانو ، در راه خدا چیزی به من بدهید.اتوسا گفت :چه می خواهی ؟گفت :درهمی بده ،گفت:ندارم ،گفت: یک پول سیاه بده،گفت:ندارم،گفت،یک پشیز بده .گفت:ندارم ،گفت پوشاک کهنه یی بده .گفت: ندارم،گفت: مشتی آرد بده ،گفت...

پیرجو به vrwh گفت :چه گویی در حق لرد که دیگران در حق وی به طعنه سخن ها گفته اند ؟گفت: بر ظاهرش عیب نمی بینم و در باطنش غیب نمی دانم

پیرجو غلامی(سهیل) سخت تنبل داشت .روزی او را به بازار فرستاد تا انگور و انجیر بخرد ،دیر کرد و صبرپیرجو به آخر رسید .وقتی سهیل آمد تازه یکی را خریده بود .پیرجو او را بزدن گرفت و گفت:پس از این هر وقت از تو یک کار بخواهم باید عوض یک کار دو کار بکنی !قضا پیرجو بیمار شد و سهیل را بفرمود تا پزشکی به...

این لفظ باید را از کجا اوردی ؟:que: