درماندگی آنجای خط زندگیست که نه راهی به پیش میماند و نه راهی به پس. آنجا که گوشهای از جان را کف دست بگیری و به حراج بگذاری،
تا فقط ادامه دهی خطی که معلوم نیست به کجا میرسد.
آنجایی که فروش تکهای از جان آگهی شود بر در و دیوار کوچه و خیابان. درماندگی آنجاست که تکهای از جان را هر چه بیشتر...