من يقين دارم كه برگ ،
كاين چنين خود را رها كردست در آغوش باد ،
فارغ است از ياد مرگ !
آدمي هم مثل برگ ، مي تواند زيست بي تشويش مرگ ،
گر ندارد همچو او آغوش مهر باد را ،
مي تواند يافت لطف :
«هر چه باداباد را »
اونی که واقعا دوست داشته بـاشه ...
شاید اذیتت کنه.... ولی هیچ وقت عذابت نـمیده
شاید چند روزی هم حالتو نپرسه... ولی همه حـواسش پـیشِ تـوئه
شاید بـاهات قـهر کنه ... ولی هیچ وقت ترکت نمی کنه
اونی که رفت... دیگه دوست نداشت !
تنها یک کلمه مرا آزار میدهد ...
حتی یک کلمه هم نمی شود ! ...
تنها یک حرف مرا هر روز غمگین تر میکند...
تنها ...
همان یک *ن* که در ابتدای * بودنت * نشسته است...!