اگر میدانستم
این آخرین دقایقی است که تو را میبینم
به تو میگفتم «دوستت دارم»
و نمیپنداشتم
تو خود این را میدانی ...
همیشه
فردایی نیست تا زندگی فرصت دیگری
برای جبران این غفلت ها به ما دهد ...
(گابریل گارسیا مارکز)
از اینهمه بی تو بودن
طاعونِ مرگ تراویده است
بر لحظه های یتیمم ؛
بخدا اگر
امشبم را نیز
بی تو فردا کنم
سرایت خواهم کرد
به جهانی که
بر مدارِ جهنم می چرخد !
کامران فریدی
رفتی
درست زمانی که
دوست داشتنت را اعتراف کردم
و هنوز مانده ام چرا همه معشوقها
میروند
به راهی -
به امید کسی -
که شاید قرار نیست
اصلا باشد!
------------
گیلدا ایازی
یادت
ترکش سرگردانی ست
که هر شب
شبیخون می زند
به خوابهای جنگزده ام
و داغ می گذارد
بر دلی مجروح
که از دستورِ فرماندهش
سرپیچی کرده است
برای فراموشیت !
کامران فریدی
خواستم نگذارم گیسوانت بلندتر شود
و از شانه هایت فرو ریزد
و حصار اندوهی شود بر زندگیم
اما موهایت آرزویم را در هم فرو ریخت
و همچنان بلند ماند
از تن تو خواستم تا رویای آیینه را بیدار نکند
اما گوش به حرف من نداد
وهمچنان زیبا ماند
خواستم قانع کنم عشقت را
که یک سال مرخصی
در کنار...