بله چرا نمیشه.. مشغول درس و اینطور چیزا و البته کمی هم از اینجا خسته شده بودم باید یه مدتی نمیومدم تا واسم دوباره تازگی داشته باشه که انگاری خیلی هم داشته. چون به طور اساسی اینجا عوض شده (استایل رو میگم)حالا اگه دیدیم دوباره دلمان را زد اینبار میرویم تا اینکه شاید اصلا بر نگردیم :D
خیره شدم به آینه، هیچ نمیبینم، چه گرد و غباری گرفته آینه ذهنم. با نوک انگشتم خطی بر رویش میکشم، خطی بسان یه جاده بی انتها، جاده رسیدن به آرزوهایم. آرزوهای بر باد رفته ام. در این جاده خاطراتم را مرور میکنم، به راستی راهزن خوشبختیم کیست؟
[IMG]
Specially when the girls are at the top of the apple tree.
Don't be sad, It was just for fun:w16:
You khow well, I'd really worried about the weight on some of the branches.
It's better for you to fall from the top of the tree.
I confess which it is so true but a little funny:w12:
How...