باز باران ، تند و آرام ، مینوازد ترانه دلتنگی را
باز رعد ، تند و غران ، میخراشد گوش را
باز ابر ، نرم و لرزان، مینشاند گوشه چشم خاک، اشک را
باز من ، آرام آرام ، خوبِ خوب، و دوباره باران و دوباره تو ...
باز تو ، و یک دنیا حرف مرده
باز تو و یک دریا احساسِ خفته
باز تو و یک دشت؛ حسرت
باز تو...