و شهر به آرامی در خواب فرو می رفت - خوابی سنگین و طولانی - برف و سرما بیداد می کرد - صدای غرش طوفان در دور دست ها به گوش می رسید - هیچ کس در خارج از خانه دیده نمی شد - تاریکی همه جا را فرا گرفته بود - اما انگار یک نفر نمی خواست تسلیم سرما شود - کودکی تنها آخرین شمع را دستانش گرفته بود . به این...