یاد اون برنامه هه افتادم که یهو یه گچ میفتاد رو زمین
بعد صدای زنگ تفریح میومد
یه پسر بچه هه میگفت:من کلاس اولی هستم...
وااااااااااااای خدای من چ خوبه دیگه مدرسه نمیرم(اون موقع خیلی بچه ی آرومی بودم صدام هم در نمیومد اما حالا... من همون مینا ام با همون احساسات فقط عقایدم عوض شده و قدم بلند تر شده:دی)