خودکارای من که از همون اول سال سر نداشت همش پرتاب میشد به صورت موشک توی چشم و شقیقه ی دوستان :D
یه بارم بعد از امتحان ریاضی کنار مدرسه یه زمین خالی بودش که همه رو ریختم توی اون زمین خاکی
اعم از کتاب و دفتر و خودکار و مداد و الخ...
سلام سه باره
این چند روز امتحان بود امروز فارغ شدم :D
شاید جمعه بریم گوهردشت،پایه بودی بیا میخوایم یه خانوم خیلی متشخصو دعوت کنیم
این دفعه دیگه سرکارشم نمیذاریم :D