بعله نباید بشناسم مرد حسابی من که مامان و بابام جدا شن رفتن تو باید از من نگه داری می کردی من رو به حال خودم گذاشتی نمی گفتی من چیکار کنم سرگردون تو خیابونا هستم یا نه الان که واسه خودم کسی شدم یاد افتاد
دیگه باهات جدی جدی قهرم
مو برات نمی زارم اگه هو بیار موکوشمت
خودم کله ات رو می کوبونم به دیفار
اگه تیرماه بشه اسمش رو بزا ندا
چون خودمم تیرماهی هستم
شب تو هم خوش
نه بابا شما جای داداشمی
بای بای
تو رو که نمی شه بوس کرد به مریم جون بگو لپش رو از راه دور می بوسم