نتایح جستجو

  1. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  2. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  3. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  4. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  5. succulent

    [IMG] آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف و من از...

    [IMG] آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف و من از دور ببینم که پر از لبخند است چشم و دنیا و دلت …
  6. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ديـــوار مست و پنجـــره مست و اطاق مست! اين چندمين شب است که خوابم نبرده است رؤيای « تو » مقابل « من » گيج و خط خطی در جيـــغ جيــــغ گردش خفـّاشهــــای پـست رؤيای « من » مقابل « تو » - تو که نيستی!- [ دکتر بلند شد... و مــــرا روی تخت بست ] دارم يواش واش... کــــه از هوش می رَ...رَ...
  7. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    پاییز آمدست کــــه خود را ببارمت پاییز لفظ دیگر"من دوست دارمت" بر باد می دهــم همـه ی بــود خویش را یعنی تو را به دست خودت می سپارمت باران بشو ، ببار بــه کاغذ ،سخن بگــو وقتی که در میان خودم می فشارمت پایان تو رسیده گل کاغذی من حتی اگر خاک شوم تا بکارمت اصرار می کنـــی کـــه مرا زود تر...
  8. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  9. succulent

    نامه عاشقانه من

    به خاطر تو ... دوستت دارم به خاطر تو ... دوستت دارم مهربانم! به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم به خاطر تو کلماتم را به باغ های بهشت پیوند می زنم به خاطر تو دست هایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم به خاطر...
  10. succulent

    ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﻋﮑﺎﺱ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﭘﻮﻟﺶ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﺭﻓـــــــــــــــــ

    ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﻋﮑﺎﺱ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﭘﻮﻟﺶ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﺭﻓـــــــــــــــــ
  11. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    به یک جایی از زندگی که رسیدی میفهمی رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را می برد و از میانشان می گذرد از بعضی آدم ها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی . . .
  12. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    آدم ها حق دارند آغوشی داشته باشند که وقتی بغض داشت خفه شان می کرد بهش پناه ببرند و ایمان داشته باشند تا وقتی که آنجا هستند دست هیچ غمی بهشان نمی رسد . . .
  13. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    هنوز هم وقتی باران می آید تنم را به قطرات باران می سپارم می گویند باران رساناست ، شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند . . .
  14. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف و من از دور ببینم که پر از لبخند است چشم و دنیا و دلت …
  15. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    نخورده می،چه داند شراب یعنی چه/ندیده آب چه داند سراب یعنی چه درست نیست که بدانی چه حالتی دارم/مرا ببین که بدانی خراب یعنی چه . . .
  16. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    عقل تا تدبیر و اندیشه کند رفته باشد عشق تا هفتم سما عقل تا جوید شتر از بهر حج رفته باشد عشق بر کوه صفا . . . (ویکتور هوگو)
  17. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    یک مرد چه میخواهد ؟ دستی که بگیرد در دست چتری که بگیرد بر دوش یک همقدم عاشق با او بشود مدهوش !
  18. succulent

    نامه عاشقانه من

    روزی که فکر کردی چیزی رو از ته دل دوست داری, هیچ وقت ولش نکن ممکنه دوباره تکرار نشه آدم بعضی وقتا فکر می کنه بازم پیش میاد باید سالها بگذره تا بفهمه همون یه بار بوده که حالت دیگه خوب نمیشه عشق یعنی حالت خوب بشه وقتی پیش همیم قدر با هم بودن رو نمیدونیم وقتی دوری, میشه فهمید اونی که رفته...
بالا