به نام ستاره ی شب تاریکم...
یک شب خوب تو آسمون…یک ستاره چشمک زنون…خندیدو گفت کنارتم تا آخرش تاپای جون…ستاره ی قشنگی بود.آروم و نازو مهربون…ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون…اما زیادطول نکشید عشق منو ستاره جون…ماهه اومدستاره رو دزدیدو برد نامهربون… ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی هم زبون… حالا شبا...