از زرتشت پرسيدند زندگي خود را بر چه بنا كردي.؟گفت : چهار اصل1- دانستم رزق مرا ديگري نمي خورد پس آرام شدم2- دانستم كه خدا مرا مي بيند پس حيا كردم3- دانستم كه كار مرا ديگري انجام نمي دهد پس تلاش كردم4- دانستم كه پايان كارم مرگ است پس مهيا شدم
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دربا و دریا …!!
دکتر شریعتی
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دربا و دریا …!!
دکتر شریعتی
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دربا و دریا …!!
دکتر شریعتی
[IMG]دنیا را بد ساخته اند!
کسی را که دوست می داری ، تو را دوست ندارد
کسی که تو را دوست دارد ، تو دوستش نمی داری
اما کسی که تو دوستش می داری و او هم تو را دوست دارد
به رسم و آیین زندگی به هم نمی رسند،
و این رنج است!
زندگی یعنی این ...!!
[IMG]