نتایح جستجو

ترسنده از آنم که اگر بر دستت من کشته شوم که عذر دستت خواهد

معشوقه‌ی خانگی به کاری ناید کودل برد و روی به کس ننماید معشوقه خراباتی و مطرب باید تا نیم شبان زنان و کوبان آید

سحر در سجده ی پاکی تو را در زجه های قلب بیمارم دعا کردم. هزاران بار در اندوه و تنهایی تو را در های های گریه و اشک ام صدا کردم. تو را من تا سحر هر شب به تنهایی دعا کردم. دریغ از درد تنهایی دریغ از آه سرد و اشک رسوایی که در دنیای بی مهری کسی از دل نمی تابد و من در آسمان و کهکشان_ اینچنین دنیای...

ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق که نامی خوش تر از اینت ندانم وگر هر لحظه رنگی تازه گیری به خیر از زهر شیرینت نخوانم

تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند سایه در سایه آن ثانیه ها خواهم مرد

یا رب که به دوستی مردان رهت این گمشده‌ی مرا به من باز رسان

[IMG]

سلام سپهر جان. تولدت مبارک باشه.

دردیست انتظار؛ که درمان آن تویی این درد تلخ بی تو مداوا نمی شود بی تو شکسته شد غزل آشناییم این رسم مهربانی دنیا نمی شود

دی کز تو گذشت، هيچ از او ياد مکن فردا که نيامده است، فرياد مکن

[IMG]

مطرب عشق عجب ساز و نوايي دارد نقش هر نغمه که زد راه به جايي دارد

نغمه سازان سراپرده ی دستان و نوا روی این سبزه ی گسترده سراپرده رها

[IMG]

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت جانم از آتش مهر جانانه بسوخت

[IMG]

[IMG]

سلام به ملودی عزیز. دیگه تحویل نمیگیری . راستی بیا مشاعره تا یه مشاعره ی توپ با برو بچه های ادبیات بکنیم. راستی از بهناز چه خبر؟ اونم که دیگه اصلا نمیاد.

خداوند بي نهايت است اما به قدر نياز تو فرود مي آيد به قدر ارزش تو گسترده مي شود وبه قدر ايمان تو كارگشاست . . . پس ...خدایا ایمانمان را قوت ببخش

[IMG]