نتایح جستجو

چرا دخترا سربازی نمیرننننن؟؟؟ قبلش بگمااا اینا از زبون یه دخترههه هااااا فرمانده: پس این سربازه ها ( بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه!) کجان؟ معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...... سلام سارا جان سلام نازنین، صبحت...

سلام برو بچ ظاهرن سیاوش قمیشی مریضه میگن سکته زده راست و دروغشو نمیدونم فقط تورو خدا بیاید هرکی با سیاوش خاطره داره واسش دعا کنیم زوود مریضیش بر طرف شه ظاهرن کنسرت ک قرار بود با معین اجرا کنه هم لغو شده بیایید واسش دعا کنیم.

سلام دوستان خوبید راستش من نه از شمالم و نه نسبت به جایی تعصب دارم ولی خداییش با سریال پایتخت خیلی حال میکنم بیشترین محرومیتها بیشترین سختیها در کنار بیشترین صمیمیت ها ک گاهی وقتا اشک آدمو در میاره از خیلی از سریالایی ک فقط زرق و برق توشونه محبوب تر میشه .انصافن دمشون گرم فقط میتونم بگم:زندگی...

آدما تا وقتی کوچیکن دوس دارن واسه پدر مادراشون هدیه بخرن اما پول ندارن وقتی بزرگتر میشن پول دارن اما وقت ندارن یه زمانی میرسه که هم وفتشو دارن هم پولشو ولی دیگه ..... پدر مادر ندارن واسه شادیه روح همه پدر مادرایی ک عیدارو باهاشون بودیم ولی الان باید با خاطره شون باشیم یه صلوات بفرستیم.

هفت سین زنانه ! (شعر طنز) خانمــی با همســــــرش گفــت اینچنیـــــن : کای وجــــــودت مــــایه ی فخـــــر زمیــــــن ! ای که هستـــی همســـری بس ایــــده آل ! خواهشــــی دارم .. مکُــــن قال و مقـــــال ! هفــــت سیـــــن تازه ای خواهــــــم ز تـــــو غیـــــــر خرج عیـــــد و … غیــــر...

یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود. اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم. زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف...

نـوروز، جشن شکوهمـند ایران باستان، گــویای پیـشینه ی تابناک میهن ما و جلوه ای مهم از فرهنگ غنی قـوم ایران است. نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن روسـت که یک قــرارداد مصنـوعی اجتماعـی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان اســت و روز شادمانـی زمین، آسمان، آفتاب،...

نـوروز، جشن شکوهمـند ایران باستان، گــویای پیـشینه ی تابناک میهن ما و جلوه ای مهم از فرهنگ غنی قـوم ایران است. نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن روسـت که یک قــرارداد مصنـوعی اجتماعـی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان اســت و روز شادمانـی زمین، آسمان، آفتاب،...

جالب‌ترین رفتار بعد از تصادف، مربوط به خانم هاست. سوالی که مطرح است، اینست که یک خانم بعد‌از تصادف چه می‌کند؟ در صورت انفجار ماشین از اتومبیل دور می شود؟ پاسخ؛ خیر. با استفاده تلفن همراه خود با ۱۱۰ تماس می گیرد؟ پاسخ: خیر با اوژانس تماس می گیرد؟ پاسخ: مطمئناً خیر. پس بنظر شما چه کاری ممکن...

کودکان همیشه غایب نیمکت های چشم به راه در خیابان دود و بوق و دروغ - " آقا تو را به خدا بیاین کفشاتونو واکس بزنم " و کفش هایی که التماس های ماسیده در سرما را عبور می کنند خیابانی به بزرگی روز جهانی کودک خیابانی به کوچکی کنوانسیون حقوق کودکان خیابانی به اندازه ی لبخند های رنگ باخته...

آموخته‌های گابریل گارسیا مارکز در 15 سالگی آموختم که مادران از همه بهتر می دانند، و گاهی اوقات پدران هم. در 20 سالگی یاد گرفتم که کار خلاف فایده ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود. در 25 سالگی دانستم که یک نوزاد، مادر را از داشتن یک روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یک شب هشت ساعته، محروم می...

اگه هديه عاشق يه گلوبند ستاره ست... خدايا تو دلم پر بونه ست نگاه كن گونه هاش دونه دونه ست خبر داد عاشق من كه شده وارث مجنون برام رو ميكنه گنجينه قلب پريشون هزار آيينه ميزاره به سر راه تماشا كه شايد تو نگاهش بشينه گوشه چشمام پس چرا...

آشنایی با برخی مهارت های همسر داری 1- شاد باشیم؛ شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم. 2- صبور باشیم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی‌دانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم...

داستانک آموزنده و جالب همراه همیشگــی در روزگار قدیم تاجر ثروتمندی بود که چهار همسر داشت. همسر چهارم را بیشتر از همه دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران‌قیمت پذیرایی می‌کرد، بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او می‌داد. همسر سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار می‌کرد، نزد...

داستان من از زمان تولّدم شروع می‎شود. تنها فرزند خانواده بودم؛ سخت فقیر بودیم و تهی‎دست و هیچ گاه غذا به اندازهء کافی نداشتیم. روزی قدری برنج به دست آوردیم تا رفع گرسنگی کنیم. مادرم سهم خودش را هم به من داد، یعنی از بشقاب خودش به درون بشقاب من ریخت و گفت،: ” فرزندم برنج بخور، من گرسنه نیستم.”...

من سرم توی کار خودم بود بعد یه روز یه نفرو دیدم اون این شکلی بود ما اوقات خوبی با هم داشتیم من یه کادو مثل این بهش دادم وقتی اون کادومو قبول کرد مناینجوری شدم ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن...

چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می‌گذره! چقدر خنده داره که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می‌ریم کم به چشم میاد! چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما...

فرزندم ! مسجد این محل کجاست ؟ کودک گفت: آخر همین خیابان ، به طرف چپ بپیچید ، آن جا گنبد مسجد را خواهی دید . روحانی گفت: آفرین فرزند! من هم اکنون در آنجا سخنرانی دارم ، تو میخواهی به سخنانم گوش دهی ؟ کودک پرسید :درباره چه چیزی صحبت میکنی ،حاج آقا !؟ روحانی گفت: می خواهم راه بهشت را به مردم نشان...

قلب شما نوعی تلمبه معجزه آساستکه خون را در بدن شما به جریان درمیاورد و اما چه تلمبه حیرت‌زایی! قلب در هر تپش تقریبا نصف لیوان خون را در بدن پخش می‌کند و در هر دقیقه برابرست با 8 لیتر و یا هشت بطری یک لیتری و در هر ساعت حدود 500 لیتر یا 500...

داستان مصور بسیار زیبا دستان توانمند پزشکان متعهد کمک به معلول وظیفه الهی- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -داستانی بدون کلماتدستانی که کمک می کنند، مقدس تر از لبانی هستند که دعا می کنند….