نتایح جستجو

غم حال دردمندان نه عجب گرت نباشد که چنین نرفته باشد همه عمر بر تو حالی به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن که شبی نخته باشی به درازنای سالی سعدی

سلاااام! درگیر خودتی!خیلی خوبه واقعا میگم لطف داری قابلی نداشت ...

دقیقا دیوانگی رو عشق است: دیوانه ای که مزه دیوانگی چشید با صد هزار سلسه عاقل نمیشود

[IMG]

I got it!!it's my pleasure friend

سلام...گمانم قبلا جز ادد لیستم بودید !به هر حال ممنون از پیشنهاد دوباره.

شب آرومی داشته باشی...

[IMG]

قربانت

لورا براون:خیلی خوبه که آدم بگه پشیمونه.این کار ساده ایه...ولی دیگه اهمیتی نداره! چه معنی داره که پشیمون باشی وقتی هیچ انتخابی نداری؟!این چیزیه که باید تحمل کنی...کسی دیگه قرار نیست منو ببخشه! ****** ویرجینیا: این حق منه!...آخر صبرمه.حتی اگر حالم رو بدتر کنه این چیزی که تجویز خودمه!با این من...

اومدم یه حضور بزنم که باز نگی....:دی

مهسا جان این نقاشی ها رو ببین: http://www.mediafire.com/?e1yqdzggislb3e6

صدای من در ظلمت شب در آسمانها پر گیرد بیا که با تو این دل من سرود شوق از سر گیرد استاد شجریان

خوشحال شدم مهسا جان تا بعد...

درود ....درسته من درد مشــــــــــــــــترکم مرا فریاد کن....!

آره واقعا قشنگه... دست بردار از این هیکل غم که ز ویرانی خویش است آباد دست بردار زتو من در عجبم به در بسته چه می کوبی سر؟! نیست میدانی چو در خانه کسی سرفرو می کوبی باز به در دست بردار که خاموشم و سرد چو فرو مرده چراغ از دم باد .... شاملوی بزرگ

خدا روشکر من هم خوبم ...اندک شرری هست هنوز به قول اخوان

سلام مهسا جان... حال و احوال؟

مرسی که پذیرفتی!امیدوارم دوستای خوبی بشیم. زیبا هستم

نه مثل اینکه سارتر دوباره درگیرت کرده:دی موفق باشی