نتایح جستجو

امشب به تنگنای غم و اندوه آتش به نامه های تو افکندم اکنون منم که بر سر این اتش از رنج می گدازم و خرسندم...

ناتوان گذشته ام ز کوچه ها نیمه جان رسیده ام به نیمه راه چون کلاغ خسته ای-در این غروب- می برم به آشیان خود پناه

چه داماد بی جنبه ای............ دست عروس خانم درد نکنه حرف دل همه دخترا رو زده -که پسرا خرن-:w15: داماد باید بیاد اینجا بفرستیمش سربازی ادم بشه.........:w40:

در میان بود به هنگام وداع گفتگویی به سکوت و به نگاه دیده عاشق و لعل لب یار دل معشوقه و غوغای گناه

درون معبد هستی بشر،در پس محراب خواهش های جان افروز نشسته در پس سجاده صد نقش حسرت های هستی سوز به دستش خوشه پربار تسبیح تمناهای رنگارنگ نگاهی میکند سوی خدا-از آرزوی لبریز- به زاری از ته دل،یک "دلم می خواست" می گوید.

زندگی شاید آن لحظه مسدودیست که نگاه من،در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد و در این حسی است که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت

در تمام طول تاریکی ماه در مهتابی شعله کشید ماه دل تنهایی شب خود بود داشت در بغض طلایی رنگش می ترکید

در گریز،ازین زمان بی گذشت، در فغان،ازین ملال بی زوال، رانده از بهشت عشق و آرزو، مانده ام همه غم و همه خیال

روزی که با منش سخنی جز وفا نبود محبوب من،به من،ز وفا داد یادگار گلدان میخکی به دل افروزی بهار شاید بهار نیز چنان با صفا نبود

مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییی.

من اومدمممممممممممممممممم.نی نی ام خوشگلن گذاشتم؟