هی سینه خیز می بریم هی کلاغ پر
این رسم عشق نیست،عزیزم! یواش تر
بی دست و پا نباش بگو دوست داری ام
ای قلب روستایی من! "ته بلامه سر"
من غیرتم به جوش می آید که دست باد
بر گیسوان ریخته ات میزند تشر
مردی در انتظار تو خشکید مثل چوب
یک دست روی صورت و یک دست بر کمر
معشوق هیچ وقت تعارف نمی کند
این قلب...