نتایح جستجو

سلام ميشه نظرتونو در باره اين تاپيك بگين

خانومي چرا تنها از قضا من خيلي تنهايي رو دوست دارم و از جمع فراريم ولي اين مورد فرق ميكنه اخه نميشه دوران زندگي همين 10و 15 سال جوني كه نيست كه پدر مادر و خواهر برادر كنار ما هستند بقيه اش چي مگه ميشه ادم 50 سال تنها بمونه

ونوس خانم من و شما ديدگاهمون خيلي فرق داره بهتره بذاريم جاي ديگه بحث كنيم اصلا اينجري فكركنين كم اوردم خوبه

اينجا ادم وفادار پيدا نميشه نبود ؟ تا ابـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

به اين كه اين رفيقم چرا اينقدر رفته تو بهر اين خانم خارجيه وقتي اينهمه خانم دسته گل و با معرفت تو ايران هست:que:

50 براي براورده شدن تمام حاجات دوستان و خانوادهاشون :gol:

بروي چشمانم سارا خانوم

بابا بذار بكنه چرا نكنه نون ما ها رو چرا آجر ميكني آخه ازدواج كنه ما رو هم بايد دعوت كنه يه عروسي افتاديم آخ جان عروسي راهش خودم نشون ميدم اولش با اين شروع ميشه:w23::w23:بعدش به اين ميرسه:w33::w33: و بعدش هم به اين:w00: :crying::wallbash:و اخرش هم به اين:w29::w29:ودر نتيجه اين معادله مساويه با :w22:

خوب سارا خانوم هستش ديگه نبايد چشمامونو رو حقيقت ببنديم

خب منظور منم همينه بستگي به حرفهايي كه بين اونا رد و بدل ميشه داره

اين كار از نظر شما زشته ؟ فرض كنيد تو اداره اي كار ميكنيد حالا يه ارباب رجويي با شما حرف بزنه كاره اشتباهي كرده حتما الان ميگين اين چه ربطي داشت به اون خوب وقتي تمام صحبتهاي ما كاملا عادي بوده مثل همين صحبتها يي كه تو ادارجات يا دانشگاهها دانشجو ها باهم ميكنند از اونجايي كه با من بودن اون دختر...

كاش مي شد سرزمين عشق را در ميان گامها تقسيم كرد كاش مي شد با نگاه شاپرك عشق را بر آسمان تفهيم كرد كاش مي شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز كرد كاش مي شد با پري از برگ ياس تا طلوع سرخ گل پرواز كرد كاش ميشد با نسيم شامگاه برگ زرد ياس ها را رنگ كرد كاش مي شد با خزان قلبها مثل دشمن...

شما خيانتو تو چي ميبينين حتما سريع فكرتون رفت به مسائل جنسي قابل توجه تون من اون تو اون دو سه هفته اصلا به اون مسائل فكر نكرديم ما روزي حداقل 1ساعت با هم حرف ميزديم همهش تعريف خاطره صحبت از اخلاق خودمون و اين حرفا بود و يه موضوع ديگه اون جوري كه بعدا فهميدم شوهر اونم روزا ميرفت سركار و شبا...

يه سوال دوست عزيز اگه كسي دستشو براي دست دادن با خواهر يا مادرتون دراز كنه چي بازهم همين نظر دارين يا يكي از پسر خاله ها يا پسر عموهاتون بخواد با خواهرتون روبوسي كنه چي منتظر جواب هستم

نه هنوز به اون مرحله نرسيده در واقع هنوز كسي رو پيدا نكردم يكي بود كه دختر خوبي بود با هم خوب بوديم دو سه هفته اي با هاش دوست بودم همين كه خواستم به خواستگاري برم خبر رسيد كه يارو متاهل هستش و من بيچاره خبر ندارم حالا از اين به من نگفته بود بگذريم خيلي خيلي دختر خوبي بود اگه زما ن به عقب...

101واسه گله نرگس

خوب باشه چرا ميزني بچه كه زدن نداره خوب از كجا شروع كنيم يكي شروع كنه از تجربه هاش بگه تا منم بگم داوطلب نبود ؟

اين روزا . . . اين روزا سهم عاشقا غصه و بي وفاييه جرم تمومشون فقط لذت آشناييه اين روزا توي هر قفس يكي دو تا قناريه شبها غم قناريها تو خواب خونه جاريه اين روزا چشماي همه غرق نياز شبنمه رو گونه هر عاشقي چند قطره بارون غمه اين روزا ورد بچه ها بازي چرخ و فلكه قلباي مثل دريامون پر از خراش و تركه...

اين روزا . . . اين روزا عادت همه رفتن ودل شكستنه درد تموم عاشقا پاي كسي نشستنه اين روزا مشق بچه ها يه صفحه آشفتگيه گرداي رو آينه ها فقط غم زندگيه اين روزا درد عاشقا فقط غم نديدنه مشكل بي ستاره ها يه كم ستاره چيدنه

تو مثله ... مثل اون موج صبوري كه وفاداره به دريا تو مهمي مثل حقيقت مهربوني مثل رويا چه قدر تازه و پاكي مثل ياساي تو باغچه مثل اون ديوان حافظ كه نشسته لب طاقچه تو مثل اون گل سرخي كه گذاشتم لاي دفتر مثل اون حرفي كه ناگفته مي مونه دم آخر تو مثل بارون عشقي روي تنهايي شاعر تو همون آبي كه رسمه...