آدم های ساده را دوست دارم !
همان ها که بدی هیچکس را باور ندارند
همان ها که همیشه برای همه هستند !
همان ها که بوی ناب " آدم " می دهند
همان هایی که به چشم من شبیه اند به تو...
سلام....
ممنن کژال جان که همیشه به یادم هستی...
منم به یادتم اگر بعضی اوقات برایت ÷یامی به یادگار جا نمی گذارم تنها...
راستی روسپی!
از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو، زنی زنانگی اش را بفروشد که نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند
اما اگر همان زن کلیه اش را بفروشد تا نانی بخرد و یا شوهر زندانی اش آزاد شود این «ایثار» است !
مگر هردو از یک تن نیست؟
بفروش ! تنت را حراج کن… من در دیارم کسانی را دیدم...
راستی روسپی!
از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو، زنی زنانگی اش را بفروشد که نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند
اما اگر همان زن کلیه اش را بفروشد تا نانی بخرد و یا شوهر زندانی اش آزاد شود این «ایثار» است !
مگر هردو از یک تن نیست؟
بفروش ! تنت را حراج کن… من در دیارم کسانی را دیدم...
خیلی زیبا و با معنی بود فقط نمی دانم چرا احساس می کنم که بو اخراج یا اخطار میاد؟
اینجا فقط باید تاپیک الکی بزنی... تاپیک با معنا به زودی فقل می شود...
همراه با یک عدد اخطار زیبا...
البته به حمد و لطف الهی ما اینجا به شدت آزادی بیان داریم...
سلام مهربانم...
کژال عزیزم ممنونم برای نوشته های نابت...
باور کن وقتی می بینم نوشته ای آنهم با دنیایی از احساس نمی توانم چیزی نوگویم...
فقط آرام نشستم و بارها و بارها خواندم دل نوشته ات را...
آرامش کلامت ستودنیـــــــست....
همیشه گفته ام:
به سرنوشت بگویید : اسباب بازیهایت بی جان نیستند...
این نوشته دروغ محض هستش ....
من هفته پیش تایلند بودم... خیلی هم آزادند... مذهب شون هم خیلی از مذهب ماها راست تر هستش...
اونها 84 % بودای هستن که به هیچ عنوان این جور نیست که نوشته اند...
اگر فرض کنیم حرف شما درست باشه باید بگیم حکومت در مورد کرد ها چه سیاستی رو پیش گرفته؟
لرها - عربها - سیستانی ها - بلوچستانی ها هم جزو همین مرز و بوم هستند...
لطفا با مطالعه تر حرف بزنید
نگرانم !
برای روزهايی که می آيند تا از تو تاوان بگيرند و تو را مجازات کنند!
نگرانم !
برای پشيمانی ت، زمانی که هيچ سودی ندارد!
نگرانم !
برای عذاب وجدانت، که تو را به دار میکشد و می کشد!
روزگاری رنج تو رنجم بود
اما روزها خواهند گذشت ...
و تو
آری تو
آنچه را به من بخشيدی
ز دست ديگری باز پس خواهی...
فاجعه یعنی باشگاه مهندسان ایران = یه نگاه به پست ها بندازید می دونید عمق فاجعه چی هستش....
به جرئت میگم اسم این سایت اگر باشگاه عاشقان ایران بود خیلی بهتر و وقی تر می شد....
می شه یه چیزی تو اطرافمون بهم معرفی کنی که از دید دیگران فاجعه نباشه؟!
کژال کجاست دیاری که دیار هیچکس نیست؟!
می دونی این روز ها به شــــــدت احساس تنهایی و بی کسی می کنم...
طوری که عاجزم از نوشتن دردهایم...
عاجز...
ممنون از دست نوشته ی زیبایت....
مثل همیشه با معنی و زیبا بود...
سکوت پیشه میکنم در مقابل آرزوی برباد رفته ام
آرزویی که خاک خورد
روی شیشه ی قاب عکسی شکسته!
این سکوت همان آه من است
زمانی که زانو بغل کرده ام
و باران مهمان نگاه خیسم شاهد هق هق من است.
چیزی نیس بگویم.
دل دگر نایی ندارد.
شب هر دم از من شبناک پر میکشد تا شنود راز درونم را
اینکه باید آرام شد در پس...
سلام...
خوبی کژال جان...
حق داری من رو ببخش... کژال باورت نمی شه همیشه یادم میاد گذشته تلخم رو.... انگار معیار سنجشم شده...
راستی خوبی؟ بیخبری .. نگو نمی پرسه....
کژال آوتارت رو خیلی دوست دارم...
یه جورایی مهربان هستش...
ممنون به یادمی...
نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست....
سلام...
راستش شانسی از اینجا رد شدم...
دیدم بحثتون رو ...
من تو یه شرکت صنایع بیولوژیک کار می کنم... لیسانس مکانیک دارم... سمت من مدیر فنی هستش...
تا حدودی با تجهیزات پزشکی آشنایی دارم... خواستید بگید کمکتون می کنم و بی شک به کمکتون هم احتیاج دارم ... ( در مورد تجهیزات بیمارستانی و بخصوص تاسیسات...