هبوط
پس
حوا را آفريدم
بر صورت خويش
گنجينه ای مجهول بودم
از دستهای اشتياق عشق
دور
خواستم
تا
شناخته شوم
صبحگاهان خلوتی مكدر بود پيش از او
و باد
مضطرب و سرگردان
در جستجوی الهه جهان
در خميازه سكوت
زمان
می گذشت
در باغ بی بهارِ زمين
گنجشكان
به جستجوی بهانه يی
تا سر دهند
سرخوشانه و پر نشاط
نغمه شان...