منم این شعر رو خیلی دوست داشتم برای همینم رو دیوار اتاقم نوشتمش!!!
آره من که خیلی وقته صورتی مینویسم...
مریم سبز مینویسه
زوینا آبی
عطار قهوه ای به نظرم!!!
چقدر دلم تنگ شد برای اون روزا....
این شعر رو یادگار اون موقع نوشتم رو دیوار اتاقم....تو نوشتی اون موقع تو مشاعره:
سنگ هایی که من از عشق تو بر سینه زدم
کعبه ای میشد اگر خانه بنا میکردم!!
درسته دیگه؟
بهترین داداش دنیا
تولدت مبارک...هرچند دلم راضی نمیشد وقتی نیستی تبریک بگم..:crying2:
از مریم گلی....عطار.... نسترن.....دختر شرقی و همه بچه ها تشکر میکنم....
مرسی بانو از اینکه همیشه به یادم بودی...
خدایی بامعرفت ترین اد لیستم بودی... اینکه نبودم هم به یادم بودی واقعا ممنونمممم
سال پر از شادی و آرامش برات آرزو دارم
امیدوارم هرجا هستی خوب باشی دختر شرقی....