پلیمر دیر امدی حالا چرا؟
یاران همه رفتند ب خواب حالا چرا؟
میروم من هم اکنون از دیار شعرها
شب بخیر میگویم و تنها گذارم من تو را
در نهایت هم سپارم من تو را دست خدا
دوستان شب همگی خوش...
بای ...
سالوادور من فقط دیدم تو را
کمی پیش تنی بیش را
اگر من ببنم اشکان تو را
رسانم به جان و دل سلام تو را
اگر بر من اکنون اجازه دهی
در این روم تنها گذارم تو را
با اجازتون من برم.
ممنونم بابت همراهی و اشعار زیباتون...:)
خیلی جالب گفتی شعرت را منم ذوقم گرفت
عذر میخواهم که باران وقت خوابت را گرفت
سالوادور سختست نامت حال شعرم راگرفت!
میروم من هم بخوابم عاقبت خوابم گرفت...:redface:
من فکر میکردم این خانم است سالوادور
اخه حجاب بر سرست سالوادور
عجب اواتاری گذاشتی عزیز
اخه این هم شد اواتار سالوادور؟
پ.ن. البته شوخی کردم. سلیقه شما برام ما قابل احترامه فقط خواستم شعرم جور در بیاد:)