نتایح جستجو

  1. TANIA_ENG

    هستم توكجايي

    هستم توكجايي
  2. TANIA_ENG

    >>> * محفل دل سوختگان * <<<

    اي توديروزوامروزمن،من كه فردارابه پايت ريختم ديگرچه خواهي ،من كه باخوب وبدتوساختم،آبرويم رابه خاك انداختم. من كه همچون بُت پرستي پرستيدم تورا،هركجارفتم فقط ديدم توراباتمام گريه هاازدست تومي شكستم بُغض ومي خنديدم توراپس... پس چراآزوردنم رادوست داري،حسرت وغم خوردنم رادوست داري...
  3. TANIA_ENG

    >>> * محفل دل سوختگان * <<<

    در انتهای راهروی نیمه تویل دادگاه چشمم به پسر جوانی افتاد که کیفش را روی دوشش انداخته و یک پایش را به دیوار تکیه داده بود. لباسهای شیکی به تن داشت اما در چشمان روشنش غم نهفته ای بیداد می کرد. وسوسه شدم بروم جلو و علت حضورش را در دادگاه بپرسم. به محض پرسیدن سوالمایش را از روی دیوار به زمین گذاشت...
  4. TANIA_ENG

    >>> * محفل دل سوختگان * <<<

    پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من...
  5. TANIA_ENG

    بزرگترین آرزوت چیه ؟

    من آرزوم اينكه علم انقدر پيشرفت كنه كه هر لحظه كه اراده ميكنم هر چي كه مي خوام در دسترسم باشه همون موقع يعني در كل بخور و بخواب:biggrin: :w21::w33::w21::w33::w21::w42::w14::w33::w14::w33::w14::w33::w14:
  6. TANIA_ENG

    سلام اولا من اسمم تانيا هست. دوما نمي دونم من اين جوري خوشگل ترم. سوما اينم از خواهرت بپرس.جيگري.

    سلام اولا من اسمم تانيا هست. دوما نمي دونم من اين جوري خوشگل ترم. سوما اينم از خواهرت بپرس.جيگري.
بالا