آره تو شیکمه مامانم بودم!:surprised::whistle:
از دو جهت لبه مرز بودم یکی اینکه میخواستن منو بندازن (به هر دری زدن نشد:lol:) دوم اینکه بغل دسته من یه کیسه آب گنده بود که اگه میترکید منو خفه میکرد که خیلی شانس آوردم!:w18:
درست همون روز که اون سوتیه بالارو دادم!:lol: یادم رفته بود دستیرو بخوابونم تا بهشت زهرا دستی بالا بود:w15: یادمه وقتی رسیدیم سر مزار تازه متوجه شدم:w15: بعدش خوابوندم دستیو اومدم بیرون دیدم به به :lol: چه دودی از لاستیکا در میومد ......لنتارو داغون کردم!:w18::w15:
من واقعا به بعضی از کارام که فک می کنم یه چیزی اونورتر از دیوانه واری بوده!:w07:
یادمه اون اوایل بود تازه راننده شده بودم خیلی ناوارد بودم یادمه تو بزرگره با 110 تا داشتم می رفتم یه لحظه اصلا یادم نبود که ماشین 6 تا دنده داره که البته یکیش دنده عقبه ....همینجوری هی سرعتمو می بردم بالاهو تو لاین...
یه سایته معرکه
یه سایته معرکه
بچه ها این سایته انجمن گردشگری ایرانه و فوق العاده اس!
به خصوص واسه بچه های تهران که دیگه آخرشه!:victory:
انجمن گردشگران ایران؛ بزرگترین گروه گردشگری و طبیعت گردی ایران