به ساعت نگاه کردم ..
شش و بیست دقیقه ی صبح بود
دوباره خوابیدم
بعد پاشدم ..به ساعت نگاه کردم بازم شش و بیست دقیقه بود
فکر کردم هوا که هنوز تاریکه شاید اشتباه دیدم دفعه ی اول..
خوابیدم وقتی بیدار شدم هوا روشن بود ولی ساعت باز شش و بیست دقیقه بود
سراسیمه پاشدم..
باوردم نمیشد که ساعت مرده...